مجموعه داستانک
#انتخابات - شماره ۲
مستخدم چای روی میزم گذاشت.
یه چای هم روی میز خانم شمشادی گذاشت.
طبق روال تشکر کردم و گفتم:«واقعا هیچ چی مثه چایی خستگی مونو از بین نمی بره»
خانم شمشادی گفت:«برای شما شاید
اما من درباره قهوه این طور فکر میکنم»
خانم شمشادی کلا دلش میخواست همیشه با همه فرق داشته باشه و از بقیه متفاوت تر رفتار کنه.
کمی درباره میزان کافئین قهوه و چای باهم حرف زدیم. همون موقع یه دانش آموز اومد توی دفتر ماژیک خواست. ماژیک رو بهش دادیم و رفت.
خانم شمشادی سرش رو به علامت گله تکون داد و گفت:«دلم برا آینده اینا میسوزه»
با تعجب پرسیدم:«چرا!؟»
خیلی حق به جانب گفت:«برا اینکه اینا تو انتخاب سرنوشت شون هیچ نقشی ندارن»
تا خواستم توضیح بدم، بدون مقدمه گفت:«مثلا چرا اینا نباید موقع انتخابات حق رای داشته باشن؟!
چرا حتما باید اینا ۱۸ ساله شون بشه و بعد بتونن رای بدن؟!»
خندیدم و گفتم:«اخه این چه حرفیه؟! تو ۹۰ درصد کشورای دنیا از ۱۸ سالگی به بعد رای میدن، حتی تو کره که انقد فیلما و کتاباشونو دوست داری از ۱۹ سالگی باید رای بدن»
رنگ و روش یه جوری شد، دلش نمیخواست ادامه بحث بده، رفت از تو کیفش یه قهوه فوری در آورد.
منم چای دم کشیده خودم رو با عطر هل سر کشیدم. و لبخند پیروزمندانه ای روی لبهام بود.
این مجموعه و فایل های دیگر با موضوع انتخابات بدون لوگو و واترمارک 👇
#ایران_قوی
🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴به کمپین
#روشنگری بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/878444632C75e6afbfe0
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•