کربلا آقا حسین بن علی یادش به خیر
بوسه میزد روی قاسم را به جای مجتبی
بار الها دردمندم دستهایم خالیند
نیست جایی بهتر از دار الشفای مجتبی
او خدای مهربانی، او کریم اهل بیت
من پر از نامهربانی، من گدای مجتبی
من گنهکارم خودم هم خوب میدانم ولی
بگذر از من بخشش از تو ای خدای مجتبی