دم زد از حق و ناروا کشتند از وفا گفت و از جفا کشتند دعوت از کوفه بود و مهمان را قبل کوفه به نینوا کشتند @hosenih هرکس آمد پی نصیحت شان یا به سنگش زدند یا کشتند خنجر از پشت خوردنش درد است طبق تاریخ از قفا کشتند آه از ازدحام رعیت ها شاه را زیر دست و پا کشتند با وضو، بلکه قربة لله تا که راضی شود خدا کشتند هرکسی هرچه کرد گفت آن روز مزد می خواست، با ریا کشتند گاه با تیر و نیزه و شمشیر گاه با طعن و ناسزا کشتند حوصله خرج شد برای علی اکبرش را هجا هجا کشتند داغ عباس کار خود را کرد کودکش را دگر چرا کشتند؟ @hosenih از سر ظهر تا غروب آن روز ذره ذره حسین را کشتند علقمه…پشت خیمه…در گودال پس نه یک‌ بار، بارها کشتند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e