بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز ▶️ کاروانی ملازم غم بود که رجب راهی محرم بود رانده می شد امام عاشورا گر چه خود مقتدای عالم بود @hosenih گاه با مادرش وداعی داشت گه وداعش به نزد خاتم بود باغ آلاله های بنی هاشم با گل فاطمه چه همدم بود فاطمیات گرد زینب ها زینب اما به غصه ملهم بود با خبر بود زینب از فردا او به اسرار یار محرم بود در نگاه برادرش می دید مقتلی پر زخون فراهم بود شد برای اسارت آماده از همان لحظه قامتش خم بود محملم را ببند عباسم آسمان بارشش چه نم نم بود کودکان را به خود فرا می خواند یاور رهبرش دمادم بود محور کاروان شد از اول دائما خط او مقدم بود هیبتی داشت آخر کارش حیف، عمر امامتش کم بود کوفه و شام تحت فرمانش اُسکتوا گفتنش چه محکم بود! آن شبی که خرابه شد آباد گیسوان سه ساله در هم شد @hosenih تا همه کاروان به خود آمد دید پلک رقیه بر هم بود آخرین زخم کاروان وا شد گریه تنها دوای مرهم بود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e