غمی بزرگ در دلم مرا عذاب می دهد تورا صدا که میزنم، سنان جواب می دهد برای بار اول است خود سوار می شوم کار رسیده تا کجا ! فضه رکاب می دهد مقابل نگاه یک سپاه می خورم زمین همینکه شمر ناقه‌ی مرا شتاب می دهد آیه ی تطهیر بگو چه خاک بر سرم کنم دهان قاتلان تو بوی شراب میدهد گرفته لکنت زبان ، سه ساله ات که اینچنین سوال خواهر تو را دیر جواب میدهد شیر درست میشود گریه بلند میشود همینکه بر لب خودش رباب آب میدهد شعر از گروه یا مظلوم @rozeh_1