بسم الله الرحمن الرحیم
دوگانگیهای شناختی در جنگ روایتها
۱- روایتهای متضاد ، ما را از هر سو در بر گرفتهاند ، اما یکی از این تضادهای روایتی ، حیرت انگیز و عبرت آموز است
- برخی میگویند
ناکارآمدی نظام
ایشان میگوید
پیشرفت نظام
- برخی میگویند
بحران مشروعیّت
ایشان میگوید
تو دهنی مردم به جریان اغتشاش
- برخی میگویند
خودجوشبودن اغتشاش
ایشان میگوید
برنامهریزی دشمن
- برخی میگویند
مردم
ایشان میگوید
عدّۀ بسیار کم در نسبت با مردم
- برخی میگویند
چرخۀ خشونت
ایشان میگوید
تنبّه هیجانزدگان و مجازات مجرمان
- برخی میگویند
هزینه تراشی ایدئولوژی مقاومت
ایشان میگویند
بیعملیِ دولت مردان
- برخی میگویند
فساد ساختاری در نظام
ایشان میگویند
الگوشدن نظام در گسترۀ جهانی
۲- نه ارتباطات حضرت امام خامنهای مدظله العالی محدود است که بتوان گفت خلاء اطلاعاتی وجود دارد و نه ایشان که اهل تقوا و اخلاق است ، خلاف واقع میگوید. این جور دیگر دیدن ایشان ، مسألهای است برای کسانی که میخواهند طوطیوار ، حرف دشمن را تکرار کنند و نظام را به محکمه فرا بخوانند و آنگاه بهظاهر ، دلسوزانه و دوستانه ، ادّعای بنا نهادن حمکرانی نو کنند.
۳- اینان همواره طلبکار و مدّعی هستند و حاضر نیستند پاسخگوی این حقیقت باشند که در موقعیّت تعارض منافع ، مصالح نظام و سعادت مردم را نادیده انگاشتند و داروی تلخ را تجویز نکردند و زمینۀ مجازیِ این فجایع و مصائب را از میان نبردند. زخمهای امروز ، حاصل تعللهای منفعتجویانۀ دیروز اینان است ، هماینان که خود را به فراموشی زدهاند ، ولی ما به یاد داریم که ذهن نوجوان و جوانان را با امالفساد و علتالعللِ کجروایتها تنها نهادند تا فارغ از تنظیمگری و قاعدهمندسازیِ فضای مجازی ، مجال برای توطئهچینی و یارگیری و بسیجگری فراهم شود.
آنچه که امروز در خیابانهای شهرها میگذر د، سالهاست که در خیابانهای فضای مجازیِ ول میگذرد. این است عاقبت رهاشدگی و اِعمال قدرت نکردن. مدعیان حکمرانیِ نو ، متهمان ردیفِ اوّل هستند. مشکل ، منطق حکمرانی نظامِ نیست ، بلکه مشکل ، حضور کارگزارانی چون شماست که در بستر احتضار ، همچنان طمع تداومِ همخوابگی با قدرت را دارید.
۴- صدالبتّه اگر هم نظام ، محتاج حکمرانی نو باشد ، محتاج حاکمان نو نیز خواهد بود و این فصل جدید ، غایبانِ حذفشدهای خواهد داشت که شما از آن جملهاید. به تجربه دریافتیم که راهِ تمدّنیِ انقلاب با حضور نیروهای عملگرا و موقعیّتزده ای چون شما ، گشوده نخواهد شد. این بار باید عزم جبهۀ انقلاب ، راندن متوسطانِ منفعتاندیش از قدرت و نشاندن اقویای تمدّناندیش باشد تا جهش تاریخی رخ بدهد.
۵- تصورّشان این است که میان نظام و "
جامعه ، اختلاف و نزاع افتاده و جامعه میخواهد حقّ خویش را از نظام بستاند ، امّا نظام ، سخت ایستاده و حاضر نیست سخن مردم را بپذیرد ؛ درحالیکه نظام باید در قالب حکمرانی نو ، خویش را نوسازی کند تا به کام و ذائقۀ مردم ، خوش آید. این در حالی است که تمام پیشفرضهای تحلیل یادشده ، خطاست. جامعه ، همچنان به نظام ، وفادار است و در برابر آن قرار نگرفته و نظام بر لبۀ پرتگاه نیست. آنچه که مردم میخواهند گرهگشاییِ عملی و عینی است ، نه برافراشتن عنوانهای درشت و خالی از حقیقت. مردم در انتظارند تا دولت ، گشایشی ایجاد کند. آری ، جامعه در انتظار است نه در انفجار است ، اختلالهای برآمده از حاکمیّت دولت اعتدالگرا در دهۀ نود نیز ، به معنی ناکارآمدیِ نظام نیست.
۶- از اینها گذشته ، آنان که سر در جریان اغتشاش دارند ، هرگز چنین مطالبههایی نداشته و ندارند. جنسِ جریان اغتشاش یا تجزیهطلبی و قومیّتمداری است ، یا براندازی و ، وطنفروشی ، یا استحالۀ هویّتی و ارزشزدایی ، یا سهمخواهی و امتیازگیری ، یا هیجانزدگی و فریبخوردگی ، از این جهت است که حضرت امام خامنهای مدظله العالی تاکنون ، جریان اغتشاش را به رسمیّت نشناخته است.
💻جنگ نرم و دشمن شناسی