🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠🍃💠 💠🍃💠 🍃💠           💠 📄 وصیت نامهٔ یک معلم ✍🏻حال که با دستی کوتاه و آرزوهایی بلند از محضر شما عزیزان مرخص می شوم، وصیت نامهٔ فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و تجاری ام را به امید اجرای بند بند مفادش، خدمت شما سروران گرامی تقدیم می کنم. امید است با اجرای دقیق آن، روح سرگردان مرا بیش از پیش در انتظار «آرامش» نگذارید. روی تابوتم بنویسید این آخر و عاقبت کسی است که ز گهواره تا گور دانش جست!... تمام تقدیرنامه های مرا در مسیر قبرستان بریزید تا هیچ معلمی فکر نکند که این ها را می شود با خود برد. بیمهٔ طلایی ام را بر سر قبرم بگذارید تا دیگران بفهمند که نتوانست مرا نجات دهد!. دستانم را داخل تابوت بگذارید چون در دنیا هیچی نداشته ام!. به صاحب خانه ام بگویید دیدی بالآخره حرفم را به کرسی نشاندم و صاحب خانه شدم. هرچند که خانهٔ جدیدم کمی کوچک و تاریک است، ولی لااقل دیگر مشکل اجاره خانه و پول آب و برق و گاز نخواهم داشت!. به مقام عالی وزارت بگویید من کماکان منتظر بن کالای عید سال۹۲ هستم، بی زحمت آن را به آدرس مزارم ارسال نمایند!. به مسئولین محترم وزارت آموزش و پرورش یادآوری کنید که در همان اولین روز فوت خود یکی از همکاران بازنشسته را در اینجا ملاقات کردم. بندهٔ خدا شدیداً از عدم پرداخت مطالباتش گلایه داشت، خواهشمندم آبروداری کنید و ما اموات تازه درگذشته را بیشتر از این در حضور آن ها خجالت زده نکنید. راستش را بخواهید از این می ترسم آنها یکدفعه مرا تا وصول مطالباتشان، به گروگان بگیرند!.