🌸🍃 سلام،برای خانمی که از اول عقد و ازدواج شوهرش هیچ محبتی بهش نداشته و ازش دوری می‌کرده واقعا ازته دل براتون می‌سوزم یه بار دیگه خاطرات گذشته زندگی خودم برام مرور شد،وای من حداقل شش ماه ازدواجمون خوب بودیم با دخالت خانواده ها زندگیم به مشکل خورد،من دقیقا یه سال شوهرم ازم دوری میکرد, یادمه التماسش میکردم ،برای زندگیم تمام تلاشم کردم اما اصلا بهم محل نمیذاشت،واقعا درد کشیدم من،ولی دیگه با دلم کنار اومدم،خیلی جدی بهش گفتم دیگه نمیمونم،اگه زندگیمون میخوای بگو مشکل من چیه،تا با هم حلش کنیم،من خودمو اصلاح میکنم ،کلی بحثمون شد گفت من همینجوری راحتم،اصلا هیچ نیاز جنسی ندارم،البته تا اون موقع بحثمون دخترم دوساله ،بود،میدونستم شوهرم اهل خیانت نیست،انگار ازم رنجیده بود از بین بحثمون چیزی دستگیره نشد علت ناراحتیش چیه،بعد بحث مون من رفتم خونه بابام،خانوادم خیلی حمایتم کردن،دادخواست طلاق دادم،برام خیلی سخت بود اونروزها،این مسایل شش ماهی زمان،اون موقع حاضر بودم خبر فوت شوهرم برام بیارن ولی ازش جدا نشم،البته اینو به خانواده م نمی گفتم وسعی کردم با دلم بجنگم،جلسه مشاور دوم بود که شوهرم نیومد ،یه بزرگتر فرستاد واسطه،برگردم، با کلی شرط و شروط برگشتم،الان خدا روشکر،اخلاقش زمین تا آسمون فرق کرده،الا دخترم هفت سالشه، ولی خواهر عزیز شما،واقعا جاتون تو بهشته،من همش یه سال شوهرم ازم دوری میکرد،داغون شدم، کل غرور زنونگیم ،شخصیتم له شده بود،تا الان فکر میکردم تا حالا کسی مثل من نبوده مرتب شبام تا صبح قرآن می‌خوندم تا آرامش بگیرم،ولی با خواندن داستان شما حالم دوباره بد شد، امروز دوباره به شوهرم حس تنفر گرفتم،وای شرایط شما خیلی بد بوده،۱- اول اینکه شما بیست سال چطور ساختین،چطور دووم آوردی،،۲-, دوم خانواده ت پشتت نبودن،هوات نداشتن،خیلی اذیت شدی ،برات دعا میکنم،هم نشین حضرت فاطمه،حضرت زینب باش، چه صبری داشتی زن تو فرشته ای، جات حتما توی بهشته، مقامت از فرشته ها هم بالاتر،مطمعنم به خاطر پاکدامنیت، صبوریت،به خاطر تحملت، به خاطرتمام کمبودهایی که داشتی خدا حتما برات جبران میکنه،حتما جات توی بهشته،خیلی دوستت دارم،، ولی سعی کن دیگه برای خودت ارزش قایل بشی،منتش نکشی،هرکاری دوست داری بکن ،هرجور که دلت آروم میشه رفتار کن،جایی، مشغول کاری بشو،دنبال پیشرفت،خودت باش ،باشگاه برو،روحیت تقویت کن،،کلا خودت هوای خودت داشته باش،کنارش،روزی برای یه شهید،یه صفحه قرآن،بخون، صد تا صلوات ،بفرست،به این نیت،که به آرامش برسی،خیلی اثر،داره،این اثر که میگم دیدم،من در گذشته با شوهرم بحث داشتم تنها پناهم توی شهر غریب قرآن، و نماز بود، اون موقع ۲۳ ساله بودم ، اوج جوانی ، شور و هیجان بودم،ولی همش تو ذوقی ،تو سرخوردگی داشتم یه هفته قبل از بحثمون عید نوروز بود،با خانواده شوهرم رفتیم سیزده بدر بیرون تو کوهی بودیم، چشمه آبی بودچندتا درخت نخل، کنار،یه خانواده روستایی،کلی گوسفند داشتن کنار برکه زندگی میکردن،من برای چند دقیقه گروه ول کردم تو ماشین برادرشوهرم چیزی جا گذاشته بودم رفت ماشین ،که وسیله م بردارم، داشتم میرفتم طرف ماشین یه لحظه برگشتم پشت سرم نگاه کردم دیدم روی درختی کنار تنومندی که کنار ماشین بود یه جوانی نشسته بود،،دور درخت هم یه پارچه سبز با نوشته الله ،محمد،علی،حسن،حسین بود،من اولش ناراحت شدم،که این جوون چرا خجالت نمیکشه،اینحا نشسته به من نگاه میکنه،پارچه سبز هم که دیدم ،فکر کردم شاید این دور و برا امامزاده ای هست،خیلی توجهی نکردم،وسیلم از ماشین برداشتم رفتم کنار گروه،بعد از ظهر که شد اومدیم سوار ماشینتون بشیم بریم ،نگاه کردم دیدم نه پارچه سبز ی دور درخت بود،نه اون جوون،تازه، شک کردم شاید من خل شدم،از یکی زن پسرعموهای شوهرم پرسیدم شما اینجا پارچه سبز ندیدن گفتن،نه،بعد از یه هفته،با شوهرم بحثمون شاید در حدی که شوهرم از حالت عادی خارج شده بود اگه بیشتر جوابش میدادم حتما منو میکشت،آخه اون لحظه داشت هندونه میخورد چاقو دستش بود،شاید اونی که من دیدم فرشته مرگ بود،تنها همین به ذهنم میرسه،این تجربه ای که من داشتم بالاخره،یه پایان خوب داشت، ولی بمیرم برای شما که چه کشیدید،إن شاألله که پنج تن آل عبا کارتون باشه روزی دو رکعت نماز بخونید با تسبیحات حضرت فاطمه هدیه کنید به حضرت فاطمه،دور کعت برای حضرت ام البنین با تسبیحات حضرت فاطمه،کنارش هم برای هر کدوم یه فاتحه جدا بفرستید تا چهل روز،ونیت کنید زندگیت سرو سامان بگیره، به آرامش برسی،منم اینجا خصوصی برات دعا میکنم❤️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽