📌متن شبهه👇 خاطره اى تلخ از دوران جوانيم😔 چند وقت پيش داشتم توی خيابون از جلوی يك آموزشگاه هنری رد ميشدم كه چشمم به يكی از دوستانم افتاد كه پشت فرمون ماشينش كه جلوی اموزشگاه پارك بود نشسته بود و سخت تو فكر بود خيلی تو خودش بود گويا در رويايی عميق فرو رفته بود، جلو رفتم و ارام به شيشه سمت مسافر جلو زدم به خودش امد و از ماشين پياده شد حال و احوال كرديم و از هر دری سخن گفتيم ضمن صحبت ازش پرسيدم اينجا چه ميكنی و چرا اينقدر تو فكری مشكلی پيش امده؟ گفت كه دخترش كلاس اموزش گيتار دارد منتظراست كلاس دخترش تمام شود و ادامه داد وگفت ميدانی ساليانی نچندان دور در دهه شصت در دوره جوانی عضو بسيج بودم و به اعتبار كارت و لباس بسيج و تفنگی كه در دست داشتم به خودم حق ميدادم كه امر به معروف و نهی از منكر كنم آن‌ هم به هر روشی كه فكر ميكردم صحيح است بدون اينكه حتی بدانم معنی اين دو يعنی چه و بدون كمترين اموزش و نظارتی روزی از روزها در يكی از خيابانهای اين شهر خانواده محترمی به همراه دختر نوجوانشان را ديدم كه دخترك گيتاری را بر دوش انداخته بود با ديدگاه ان زمان من فكر ميكردم هر كس كت و شلوار پوشيده باشد دين و اعتقاد درست و حسابی ندارد جلو رفتم و با لحن زننده ای اونها رو به باد انتقاد گرفتم كه در دوره ای كه ما انقلاب كرديم و شهيد داديم شما دنبال فسق و فجوريد. مرد با احترام گفت كدام فسق و فجور برادر گفتم من برادر تو نيستم كسی كه دنبال موسيقی و اسباب لهو و لعب باشد برادر من نيست و در همان حال دست بردم كه گيتار را از دخترك بگيرم دخترك با چشمان بهت زده مرا نگاه ميكرد و مادرش به التماس افتاد كه تورو خدا اين گيتار هديه تولدشه خيلی براش عزيزه وقتی اسم تولد آمد با خودم فكر كردم كه هر كس برای بچش تولد بگيره حتما طاغوتيه و بی دين و ايمان و من بايد اينها را به راه راست هدايت كنم. دختر گريه می كرد مادرش ميگفت غلط كرد اقا ديگه نميارش بيرون پدر هم ملتمسانه غرور پدريش را خرد كرد و از من خواهش می كرد كه كوتاه بيايم و اين دفعه را گذشت كنم، غرور همه وجودم را گرفته بود مردم عادی هم بی تفاوت رد ميشدند چند نفر هم دورتر فقط نظاره می كردن بعضی ها هم می گفتن حقشونه می خواست نياره من با بيرحمی گيتار رو كنار ديوار گذاشتم و با لگد خردش كردم در اون لحظه وقتی به دختر نگاه كردم با همه وجود حس كردم كه همراه گيتارش قلبش اعتقادش و اعتمادش به دينی كه من قصد داشتم او را به آن رهنمود كنم شكستم. پدر كه لبريز از خشم شده بود عصبانيتش را بر سر زن و بچه اش خالی كرد شايد چون توان مقابله با من و با سيستمی كه به من اين قدرت را داده بود را نداشت. خلاصه شده... 📌پاسخ به شبهه👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🔶️ معمولا چنین داستانهایی برای تخریب گروه های مذهبی مثل بسیج جعل می شود، اما در هر حال ما توضیحاتی را عرض می کنیم. 🔶️ یکی از شرایط انجام امر به معروف و نهی از منکر، قطعا این است که انسان معروف و منکر و گناه و واجب را بشناسد و خودش جاهل نباشد. یعنی باید مطمئن باشیم که عملی که انجام می شود گناه است تا اجازه نهی از منکر داشته باشیم، یا بدانیم فلان عمل واجب است تا اجازه امر به معروف داشته باشیم. 🔶️ اما در انجام امر به معروف و نهی از منکر هم، باید با بهترین روش این کار را انجام بدهیم، مانند پدری مهربان و دلسوز باشیم، خود را بالاتر از فرد گناه کار ندانیم. تا جایی که ممکن است در حد تذکر زبانی این کار را انجام دهیم، برخورد تند و خشن نداشته باشیم، فقط امر و نهی کنیم و رد شویم. برخوردهای فزیکی و توسل به زور، برعهده نیروهای انتظامی است. 🔶️ احترام به دیگران اهمیت بسیاری دارد اما امر به معروف و نهی از منکر اگر درست انجام شود از افضل اعمال و از بزرگترین واجبات است. امام علی علیه السلام: تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، چون آب دهان است در برابر دریای پهناور.(نهج البلاغه، ح ۳۷۴) 🔶️ هر کس می تواند هر عقیده ای داشته باشد اما تمام عقاید قابل احترام نیستند، تنها عقایدی که بر گرفته از عقل قطعی و شرع مقدس باشد محترم است. 🔶️ ما وقتی در یک جامعه زندگی می کنیم، مانند افرادی هستیم که در یک کشتی سوار هستیم و نمی توانیم جای نشستن خود را سوراخ کنیم و بگوییم به کسی ربطی ندارد. مسلما نوع پوشش و رنگ لباس دیگران به همه ما مربوط است، وقتی زنان جامعه لباسهای تنگ و کوتاه و مهیج بپوشند، خود و جامعه را دچار فساد می کنند. 🔶️اگر کسی به شکل نادرست امر به معروف و نهی از منکر کند و مرتکب گناهی شود مسلما در پیشگاه خداوند مسئول است، باید توبه و جبران نماید. -------------------------- ☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در 👇 https://chat.whatsapp.com/EtiWUxVYVswJXFvc8utknr کانال ایتا:👇🏻 🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0 📱پیام رسا