❣چیزی که از شخصیت سعید من را مجذوب خودش کرد، محاسبه و مراقبه شدیدی بود که سعید داشت. خیلی مراقب نفسش بود و از آن حساب می‌کشید. خیلی کم سخن می‌گفت، اما از زیر زبانش بیرون کشیدم که دفتر محاسبه نفس دارد. بعد از شهادتش با خودم عهد کردم "دفتر نفس" سعید را پیدا کنم. این جستجو شش ماه طول کشید. دست آخر رسیدم به مدرسه امام صادق(ع) قم. خادم مدرسه را راضی کردم تا اجازه بدهد وسایل زیر شیروانی که سعید به جای حجره آنجا زندگی می کرد را جستجو کنم. یک دفترچه سبزرنگ پیدا کردم. خودش بود، دفتر محاسبه اعمال سعید. یک چیز ماورایی و غیرقابل‌تصور برای من که یک جوان بیست‌ساله چطور توانسته نفس خودش را این‌گونه مهار کند. سعید از دقیقه‌ به‌ دقیقه عمرش حسابرسی کرده و آن را نقد کرده بود. اگر جایی خطایی و گناهی از او سرزده بود حتی به‌اندازه ذره‌ای، خودش را بابت آن توبیخ و تنبیه کرده بود، کمترین تنبیهش روزه گرفتن به‌خاطر آن خطا، یا نخوردن یک وعده غذایی بود... 🤲 🤲اللّهُمَّ اجْعَل قائِدنَا في درعك الحصينة التي تجعل فيها من ترید دلت میخاد حال دلت خوب باشه با شهداء 🌷 همنشین شو 👇👇 @ba_Shaheidan @zohoore_ghaem