❇️نکته سوم:
انبیا و اصحابشان مصائب طبیعی و انسانی بسیاری داشته اند. چنان که حتی اقوام پیشین انبیای بسیاری را به شهادت رسانده اند. (4) ازجمله ی این مصائب، بیماری است. داستان بیماری برخی از انبیا مانند حضرت یعقوب، ایوب، یونس و... ع در قرآن کریم مشهور است. (5) بیماری وفات رسول الله (ص)، بیماری امیرالمؤمنین (ع) پیش از فتح خیبر، بیماری امام سجاد (ع) در کربلا از نمونه بیماری های شدید معصومان (ع) است که در تاریخ و اخبار شهرت بسیار یافته است. بنا بر برخی اخبار رسول خدا (ص) دست بر سنگی نهاد و عقربی ایشان را گزید. (6) هرچند این ذوات مقدس توصیه هایی برای مقابله با بیماری های جسمی و روحی، داده اند (7) و خودشان نیز قدرت شفا دادن بیماران رادارند اما خودشان به پزشک نیز مراجعه می کردند مثلاً: اثیر بن عمرو بن هانی طبیب یهودی ای به بالین امام علی (ع) آورده شد، درحالی که سه امام آنجا حضور داشتند، هم خود امام علی (ع)، هم امام حسن (ع) و هم امام حسین (ع). (8)
🔰نتیجه:
کوتاه سخن این که انبیا و امامان در حوزه رسالتی که داشتند، از علوم لدنی بالفعل برخوردار بودند ولی در سایر حوزه ها، از علم لدنی بالقوه برخوردار بودند و اگر از خدا می خواستند و خدا مصلحت می دید، در اختیارشان قرار می داد. به همین جهت، بسیاری از آن ها بااینکه مریض می شدند و حتی گاهی بیماران را شفا می دادند، اما برای خودشان از این علوم استفاده نمی کردند و از طبیب بهره می بردند. همچنین، روشن می شود چرا متون دینی بااینکه دربردارنده آموزه های بهداشتی و پزشکی است، اما هیچ گاه ادعای جامعیت و بی نیازی از پزشکان را ندارد. حال، روشن می شود که چرا فقیهان که نائب عام امام زمان هستند و از طریق متون دینی، به فهم و اجرای دین می پردازند، ادعای علم پزشکی ندارند و همیشه علم پزشکی و طبیبان را موردتکریم و احترام قرار داده و از دستورات پزشکی تبعیت کامل می نمودند.
🔳پی نوشت ها:
1. مثلاً: «الْعُلَمَاءُ أُمَنَاءُ وَ الْأَتْقِیاءُ حُصُونٌ وَ الْأَوْصِیاءُ سَادَةٌ». کلینی، الکافی، ص 33.
2. کلینی، الکافی، ج 1، ص 260.
3. همان، ص 257.
4. برای نمونه، رک: بقره، آیه 61، 87، 91؛ آل عمران، آیه 21 و 112؛ مائده، آیه 70.
5. یوسف، آیه 84، 96؛ الأنبیا، آیه 83؛ ص، آیه 41؛ صافات، آیه 145؛ الشعراء، آیه 80.
6. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج5، ص 366.
7. محمد بن مسلم گوید:«از امام پرسیدم، چون و با در سرزمینی افتد، آیا از آن کناره گیری کنیم؟ پس فرمود: چه اشکالی خواهد داشت که از و با بگریزی؟» الأصول الستة عشر، شبستری، ص 150، من کتاب العلاء بن رزین. شبیه این روایت در این منبع نیز آمده است: شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 520 و شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص 254.6. البته بوده اند فقیهان نام آشنایی که پزشک بوده اند. ولی گستره منصب حقوقی فقاهت، دین مردم است.
8. «انه جمع لعلی ع أطباء الکوفة یوم جرح فلم یکن اعلم بجرحه من اثیر بن عمرو بن هانی السکونی و کان ابصرهم بالطب و کان متطببا صاحب کرسی یعالج الجراحات» امین، اعیان الشیعه، ج 1، ص 532.
📌منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی