#زمینه
#شب_عاشورا
#سعیده_کرمانی
#تومیریومنجونمیدم
بنداول
تو میری و من جون می دم
بی تو نمی خوام دنیارو
داغ غم تو سنگینه
چجوری بکشم این بارو
غصه ای نداشتم داداش
تا وقتی تو بودی پیشم
کسی نمونده برام جز تو
اگه بری تنها میشم
مرهم دل تنگی داداش
نخوره بهت سنگی داداش
آخه حواست به خیمه هاست
وقتی داری میجنگی داداش
واای
پناه حرم کجا میری
سایه ی سرم کجا میری
بنددوم
از روی بلندی داداش
اخه چی دارم میبینم
رمقی تو پام نیست دیگه
دارم به غمت میشینم
زمین و زمان تاریکه
چرا آسمون غمگینه
چه خبره میون گودال
سینه ی منم سنگینه
چه بلایی اومد به سرم
بخدا نمیشه باورم
هرجوري نونستن زدنت
جلوی چشای مادرم
وااي
پناه حرم کجا میری
سایه ی سرم کجا میری
بندسوم
سر پیرنت دعوا رو
الهي نبینه مادر
جدا نکنن كاش ديگه
انگشت و واسه انگشتر
رو زمین داغ افتادی
داره جیگرم میسوزه
بدنتو نعل اسبا
داره به زمین میدوزه
اگه بره رو نیزه سرت
دق میکنه ازغم دخترت
بگو با داغت چجوری
دووم بیاره خواهرت
وای
پناه حرم کجا میری
سایه ی سرم کجا میری
#حلقه_ادبی_ریان