❣﷽❣ شب اول (حضرت مسلم علیه السلام) چجوری باید/ بشه باورم برن کوفیا / ز دور و برم غریب موندم و بی کس و یاورم چجوری باید/ بشه باورم نوشتم نیا/ با چشم ترم میترسم حسین واسه اهل حرم نیار با خودت / علی اکبرو میگیرن ازت / علی اصغرو عمود میزنن فرق آب آورو دارن نقشه ها/ برای سرت میخوان که یتیم / بشه دخترت میخوان که اسیری بره خواهرت کوفه نیا/ اینا همه بی رحمنو غارتگرن کوفه نیا/ که از تنت پیراهنت رو میبرن الهی حسین / بمیرم برات که محروم‌میشی/ از آب فرات منم خشکه لبهام شبیه لبات اینا خیلی با / علی دشمنن اینا راستو / رو نی میزنن انگشتو با انگشترت میبرن به طفل تو هم نمیدن امون آماده شدن با تیر و کمون همه جای این شهر میده بوی خون سلامت میدم ازین راه دور ازین شهر آقا / نکن تو عبور سرت رو میذارن میون تنور ای وای من/ خلخال پای دخترارو میبرن ای وای من/ گوشواره ها و معجرا رو میبرن ******** شب دوم (ورود به کربلا) الا کربلا / دلم شد حزین با درد وبلا / تویی همنشین بوی رنج و غم میدی ای سرزمین همه جای تو / پر از ماتمه دو چشم ترم / مثه زمزمه توی سینه ی من غم عالمه الهی بشم / فدای حسین میترسم چقد/ برای حسین بمیرم نبینم عزای حسین میترسم براش / که بی یار بشه که بی لشکر و / علمدار بشه میترسم تو مقتل گرفتار بشه ای وای من/ از روی تل شاهد ماجرا میشم ای وای من / شاهد سر بریدن از قفا میشم چقد سخت گذشت / مدینه به ما به زخمم نمک/ نزن کربلا منو از حسینم نسازی جدا بگو تا نجف / چقد فاصله ست علی اصغرم / تواین قافله ست شنیدم که اینجا پر از حرمله ست ببین اومدم /چه با احترام نمیاد کسی / کنار خیام میشه بعد ازین دور من ازدحام ولی خیمه ها / که غارت میشه نصیبم غم / اسارت میشه به ناموس حیدر جسارت میشه میدن کوفیا/ ماها رو عذاب میخندن همه / به اشک رباب به دستای زینب میبندن طناب ای وای من/ یتیما تو بیابون آواره میشن ای وای من/ صورتا نیلی و گوشا پاره میشن ***** (حضرت رقیه س) بیا عمه جون کنارم بشین هنوز زوده که بشی دلغمین بابا هست عمو هست عزیزم ببین ببین قامت علی اکبرو بغل کن بازم علی اصغرو ببین دست بابایی انگشترو ببین مشکامون پرآبه هنوز سر دخترا حجابه هنوز علی روی دست ربابه هنوز بازم خنده کن برای بابا سرت رو بذار رو پای بابا بگیر بوسه باز از لبای بابا رقیه جون/بیا پیشم تا بزنم شونه به موت رقیه جون / غصه نخور تا وقتی زنده هست عموت عزیز دلم الهی فدات گرسنه بودی بمیرم برات تو هم مثل بابایی خشکه لبات واکن چشم تو بابات اومده با سر دنبال صدات اومده برا دیدن خنده هات اومده پاشو عمه جون تو اینجا نمون تو شام بلا تو تنها نمون پاشو دیگه از قافله جانمون دارم از غم تو میشم هلاک پاشو از چشام بکن اشکو پاک جچوری بزارم تو رو زیر خاک ای وای من/ رو تن تو هنوز جای سلسله ست ای وای من/ رو صورت تو جای دست حرمله ست ****** شب چهارم (طفلان حضرت زینب سلام الله علیها) داداش نوبت جوونام رسید نذار خواهرت بشه ناامید بذار که بشن توی راهت شهید اجازه بده که پرپر بشن میخوام که برا تو بی سر بشن میخوام اربا اربا چو اکبر بشن میخوان که امام رو یاری کنن میخوان که برات یه کاری کنن تو این کربلا جانسپاری کنن همه بچه هام فدا بچه هات شدی تو غریب بمیرم برات همه هستیه من الهی فدات داداش حسین/ روی منو زمین نزن بذار برن داداش حسین / مگه عزیزتر از علیه اکبرن بذار تا برن دوتا بچه هام نبینن منو تو بازار شام نبینن که سنگ میخورم از رو بام بذار تا برن نبینن عذاب به دستای من نبینن طناب نبینن منو توی بزم شراب نبیین به ما جسارت میشه نصیب حرم اسارت میشه نباشن زمانی که غارت میشه به این قافله نمیدن امون نبینن منو شدم نیمه جون نبینن دیگه مادرو قدکمون داداش حسین/ بذار بره سر اینا رو نیزه ها داداش حسین/بذار تنشون بره زیر دست و پا ******* شب پنجم (حضرت عبدالله بن حسن) عمو دیدمت شدی بی سپاه نمونده یه مرد توی خیمه گاه تو افتادی تنها توی قتلگاه دیگه طاقتی نمونده برام برا یاریه تو دارم میام ولی خیلی دورت شده ازدحام نبینم که بی حبیبی عمو بمیرم برات غریبی عمو پر از خونی شیب الخضیبی عمو پر از نیزه شد تموم تنت نمونده چیزی ز پیراهنت چیکار کرده با پیکرت دشمنت عمو حسین/تو پدری کردی یه عمر برای من عمو حسین/میخوام با تو برم پیش بابام حسن نمونده برات دیگه یک نفر میشه دست من براتو سپر بذار تا فداییت بشه این پسر من از خون تو میگیرم وضو الهی فدات بشم من عمو برن نیزه ها توی قلبم فرو حرومزاده ای تو مقتل رسید برا کشتن توخنجر کشید الهی بمیرم سرت رو برید عمو دشمنا میشن بی حیا میرن بعد ما سوی خیمه ها غارت میشه گوشواره ی دخترا عمو حسین/لطمه زن تو مادرت زهرا میشه عمو حسین/دختر تو آواره صحرا میشه ادامه 👇👇