تو شبِ میلادِ زینب دلِ من آروم نداره لبِ من خندون خدایا چشِ من بارون می‌باره نه که یک بار ـ صد هزار بار ـ می‌گم مجنونِ امشبم نه که امشب ـ صد هزار شب ـ می‌گم مجنونِ زینبم یا زینب یا زینب مدد عقیلة العرب (۲) همه می‌گن بی‌قراری سر و سامونی نداری گاهی می‌خندی ولی از دو تا چشمات خون می‌باری می‌گم امشب ـ غیرِ زینب ـ کس و کاری من ندارم برا زینب ـ شبِ میلاد ـ جونم و هدیه می‌آرم یا زینب یا زینب مدد عقیلة العرب (۲) آخه زینب دختِ شاهِ خندق و بدر و حنینه دختر زهرا اطهر خواهرِ آقام حسینه توی مُلک ـ جود و رحمت ـ بانوی احساسه زینب همه عاشق ـ ها می‌دونند ـ خواهرِ عباسه زینب یا زینب یا زینب مدد عقیلة العرب (۲)