هستند کهکشان‌ها بر محور اباالفضل چرخند ماه و خورشید دور سر اباالفضل ای آنکه درد داری، مشکل گشاست، آری آن دست‌ها که افتاد از پیکر اباالفضل هنگامه‌ی عزای ام البنین رسیده ای دل بگیر حاجت، از مادر اباالفضل دست و سر اباالفضل در راه دین فدا شد عالم شود فدای دست و سر اباالفضل زخم سلاح و شمشیر، انواع چوبه‌ی تیر بیش از ستاره‌ها بود بر پیکر اباالفضل در لحظه‌های آخر ام البنین نبود و زهرا کشید دستی روی سر اباالفضل صلی الله علیک یا قمر بنی هاشم یا ابالفضل العباس