بچه‌ های انقلاب
پاسخ به نقد حسین قدیانی در باره ی کانال بچه های بالا سلام رفیق این هفته گلزار شهدا یادت بودیم. سر م
بخش دوم پاسخ کانال بچه های بالا به نقد آقای حسین قدیانی، مدیر مجموعه ی رسانه‌ای "روایت حق" در بخش دوم و بخش پایانی پاسخ خود به نقد شما به چهار مسئله مهم که در وویس شما در خصوص کانال ما (و البته در روح مطالب شما به نوعی دیده میشود) پاسخ خواهیم داد: ۱- از نظر من (حسین قدیانی) مشکل از آیت الله مصباح است اما چرا کانال شما به او و اصل ماجرا نمی پردازد. ۲- خودتان هم میدانید سعید جلیلی با اتفاقات انتخابات اخیر برای بزرگان نظام شناخته شده و چرا به او می‌پردازید؟ ۳- چرا شما از زاکانی و افرادی از این دست مثبت میگویید در صورتی که از نظر من (حسین قدیانی) اینها هم محل بحث هستند. ۴- در یک کلام به چه میخواهید برسید. اما پاسخ سوال اول: در خصوص اتفاقات جبهه انقلاب هم شما میدانی و هم من میدانم و هم اهل رسانه که ما از سال 1390 و با تحریم نانوشته ی انتخابات مجلس توسط اصلاح طلبان و ظهور جریان های جدید انقلابی در دنیای سیاست به گل نشستیم و رفته رفته جبهه انقلاب به خوردن خود از درون افتاد و به طور کامل مضمحل شد به طوری که دیگر عرضه ی بردن هیچ انتخاباتی را ندارد.... ما امروز با مخاطب دهه هشتادی طرف هستیم که زیر پرچم تکفیری های جبهه انقلاب همه را از قطار پیاده میکند. این بچه زمانی که من و تو در دهه 90 با حیرت به آنچه در حال رخ دادن بوده نگاه میکردیم در کوچه مشغول بازی بوده و به محض اینکه از شیر گرفته شده پای منبر فلان استاد امام زمانی و فلان موسسه ی سوپر انقلابی و فلان متحجر بزرگ شده و دیگر از واقعیت ها به دور است. با این باید چه کار کرد؟ چه طور حرف بزنیم که هم منطق ما را بفهمند و هم فکر کنند؟ پاسخ روشن است  در جبهه انقلاب با وضع فعلی بهترین راه این است که بیاییم بگوییم "آیا شما می پذیرید که رفتار تکفیری بد است؟" پیاده کردن همه از قطار انقلاب بد است؟ مدل امر به معروف کنونی خسارت بار است؟ آیا اینها قابل فهم است؟ وقتی جبهه انقلاب اینها را فهمید دیگر مهم نیست مرحله ی قبل چه بوده و زاویه ی نگاه ما به دهه 90 باید چگونه باشد، چون این جبهه می فهمد تکفیری های درونش را باید در نطفه خفه کند. ما اگر به دنبال نابودی جبهه انقلاب (بیش از وضع کنونی) هستیم بهترین راه اکنون این است که بپردازیم به گذشته و اما اگر به دنبال بیدار کردن هستیم باید یه خط قرمزی و یک مسئله ای تعریف شود و بعد بگوییم: همه از این مدل فاصله بگیرند. اما درباره ی سوال دوم: ما یقین داریم جلیلی برای بزرگان نظام و بسیاری از بزرگان جبهه انقلاب کاملا بعد از انتخابات 1400 به یک علامت سوال بزرگ تبدیل شده است (و یقین داریم خودش قطعا چنین تصوری ندارد (و این را در ساده اندیشی شدید ایشان میدانیم) اما چرا به ایشان می پردازیم و چرا از زاکانی و دیگران (چنانچه برایت سوال بود) مثبت میگویم؟! من زاکانی را مثال میزنم و تو کلاه خودت را قاضی کن و جای کلمه ی زاکانی هرچه جلو رفتم محسن رضایی و مهرداد بذرپاش و قالیباف و .. جایگزین کن: چرا به جلیلی میپردازیم و زاکانی را نقد نمیکنیم: ۱- میدانیم زاکانی به محض ورود به شهرداری تعداد قابل توجهی از توئیتری ها را در شهرداری به کار گرفت. میدانیم زاکانی در شورای شهر هم محل نقد جدی نماینده های شورا ست. خدا پیغمبری زاکانی علیه چند نفر از مخالفینش در شورا توئیتری هایش را به صف کرده و او را نزد تمام انقلابی ها از بالا تا آن روستایی دور دست بی اعتبار کرده است؟ (مقایسه کن با جلیلی که همین حالا توپخانه ی شانه مالانش پناهیان را صرفا به جرم اینکه در دور دوم از او حمایت کرده هنوز دارند تکفیر میکنند (تا دور بعد بفهمد دیگر از این غلط ها نکند و از همان روز اول که جلیلی شناسنامه به دست آمد ذکر جلیل جلیل بگیرد) ۲- تیم جلیلی از روز اولی که شهید رئیسی آمد رفتند در دولت شهید رئیسی و دولت شهید رئیسی در بعضی بخش ها دچار اختلال شد و بعد توپخانه ی توئیتری را علیه‌ش به رکیک ترین و زشت ترین و ناجوانمردانه ترین شکل فعال کردند. از توئیتری هایی که با زاکانی رفتند به شهرداری چند تا را سراغ داری این بلا را سر دیگران آورده باشند؟ ۳- زاکانی در انتخابات 1400 برای تیمش خودش را هزینه کرد (ولو با جمله ی تا آخر میمونی سوژه شود) یک مثال میتوانی بزنی جلیلی نشانی از قدردانی از بزرگان جبهه انقلاب نشان داده باشد؟ ۴- زاکانی و توئیتری هایش هرگز مامور تکفیر و ترور شخصیتی دیگران نبوده و نشده‌اند و خودشان را مأمور این مهم نمیدانند اما تیم جلیلی هر روز یک نفر جدید را تکفیر میکند. ادامه در پیام بعد... @bachehay_bala