🔸قرآن کریم در آیات مختلف می‌فرماید منافقان در میان مردمی که مردانشان مشغول نبرد رویارو هستند، می‌چرخند و می‌گویند به زودی مؤمنان شکست می‌خورند و آنگاه ما اجازه نمی‌دهیم آنان در این دیار بمانند (به تعبیر امروزی‌ها این سیاست‌های ‌ستیزه‌جویانه با دشمنان با شکست مواجه شده و ما اجازه نمی‌دهیم این سیاست‌ها ادامه یابد و باید به جای مقاومت و استقامت در مقابل دشمنان، راه توافق و تعامل و عبور از مواضع ‌ستیزه‌جویانه را در پیش گرفت). جالب این است که در اوج فشارهای دشمنان در خارج و شبهه‌افکنی‌ منافقان در داخل، خداوند به مؤمنان نهیب می‌زند که مبادا به دلیل ‌ستیزهای دشمن خارجی و طعنه‌های منافقان در تأکید بر اصول خود سستی نمایند. خداوند متعال در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره مبارکه هود می‌فرماید آنان که با صبر و عمل صالح به اجر کبیر (نتیجه عظیم) رسیده‌اند، مبادا در درستی راه و درستی سخنان پیامبر دچار سستی شوند و مبادا این فشاری که از ناحیه دشمنی دشمنان و طعنه‌های منافقان بر مؤمنان وارد می‌شود، رسول خدا را در تأکید بر لزوم مقابله با دشمنان و دسیسه‌های آنان گرفتار ملاحظات نماید. این آیات می‌گویند مؤمنین در اوج سختی‌ها و شبهه‌پراکنی‌ها نباید از فکر تقابل بیشتر با کفار (و گشودن صفحات جدید پیروزی) غفلت نمایند. 🔸یکی از مهم‌ترین فشارهایی که در زمان تمرکز دشمنان بر دشمنی علیه جبهه حق پدید می‌آید (به غیر از فشار شدید برای ترک اصول) فشار روی اجزاء شکل‌دهنده به جبهه حق برای متلاشی کردن آن است. در اوج حملات رژیم غاصب به مردم بی‌پناه فلسطین و لبنان، اروپایی‌ها برای پشتیبانی از عنصر جنایتکار جبهه خود یعنی رژیم اسرائیل، پس از تحریم‌ هواپیمایی ایران، کشتیرانی جمهوری اسلامی را تحریم کردند. خب پس ما در مقابل یک حرکت جبهه‌ای و یک جبهه قرار داریم و برای عبور از این شرایط متقابلاً به یک جبهه نیازمند می‌باشیم. در زمان پیامبر عظیم‌الشأن، در مقایسه با جمعیت‌های دشمن، جمعیت کمی اطراف او بود که عمدتاً هم فاقد توانمندی‌های مالی بودند و فقط جانی داشتند که به کف گرفته و خالصانه در راه اهداف پیامبر عظیم‌الشأن تلاش می‌کردند. یکی از فشارهای منافقان در آن دوره، پراکندن این افراد از اطراف پیامبر و در واقع فرو پاشاندن جبهه پیامبر بود. خداوند متعال، پیامبر بزرگوار خود را از اینکه به این حرف‌ها گوش دهد برحذر می‌دارد. خداوند در آیات 30 و 31 سوره مبارکه هود می‌فرماید، پیامبر چنین داعیه‌هایی را پس و به سینه مدعیان دست رد زد و به آنان فرمود اگر این‌ها را از خود دور کنم چه کسانی مرا در برابر انبوه دشمنانم یاری خواهند کرد؟ در حالی که اگر سخن مال است و یا اگر سخن امکانات آن‌چنانی است، دست من ـ در مقایسه با دست دشمن ـ خالی است و من چگونه می‌توانم با پس زدن این‌ها، توجه ستمکاران را به خود جلب نمایم. (واضح است که در زمانه نزول این آیات که شرحی بر گفت‌وگوها میان نوح پیامبر صلوات‌الله علیه و مردم کافر و منافق زمان آن جناب است، پیامبر عظیم‌الشأن اسلام در معرض فشار منافقان مسلمان‌نمایی قرار داشته که از او می‌خواسته‌اند به جای کمک گرفتن از عمارها و اباذرها، دست دوستی و یاری به سمت نامدارانی مثل ابوسفیان دراز کند! و از طریق پیمان‌های سیاسی و عشیره‌ای و... و رفع کردن نگرانی‌های ابوسفیان‌ها، جامعه نوتأسیس مدینه را به آرامش برساند.) همین امروز این داعیه‌های کهنه و مردود که قرآن پنبه آن‌ها را زده است، بازآرایی شده و به بازار آمده است! در حالی که هر روز ـ واقعاً همه روز ـ بر درجه دشمنی آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها علیه این ملت و علیه همگرایان مجاهد انقلاب اسلامی در منطقه افزوده می‌شود، عده‌ای راه افتاده و می‌گویند، فلسطین را به فلسطینی‌ها و لبنان را به لبنانی‌ها وانهید و آنان را در زیر بمباران‌ها تنها بگذارید، چون در نظام بین‌الملل و مناسبات آن، این‌ها تشخص آمریکا، فرانسه و انگلیس را ندارند! این در حالی است که اگر امروز پیاپی ایران از سوی همین دولت‌های آمریکایی و اروپایی مورد تهدید قرار می‌گیرد ولی از پا درنمی‌آید و به مسیر خود که تأمین اهداف عالیه این ملت است، ادامه می‌دهد ـ و ضمناً می‌تواند بقیه مردم و دولت‌های دوست خود در منطقه را هم به توانمندی‌ ایستادن در مقابل دشمن و غلبه کردن بر آن برساند ـ مرهون شکل دادن به یک «جبهه» است. این جبهه، البته زیرفشار است و ما در هر لحظه فشار دشمن بر کل این جبهه را ـ از ایران تا یمن تا عراق تا سوریه، تا لبنان و تا فلسطین ـ مشاهده می‌کنیم و به جراحت‌هایی که به‌خصوص در این یک سال و اندی به این جبهه وارد شده، معترف هستیم؛ ولی این را می‌دانیم که همین فشارها ثمره موفقیت‌ها، علامت موفقیت‌ها و سرمایه موفقیت‌های بزرگ بعدی جبهه حق است. @Kayhan_online