برعکس تولد سہ‌ فرزند دیگرم کہ همہ با سروصدا تبریک می‎گفتند بعد از دیدنِ زینب همہ گوشھ چشمشان‌ تر می‎شود.. بغلش می‌کنم و آرام وصیت‎نامھ محمد را کہ دیگر حفظ شده‎ام در گوشش زمزمه می‌کنم: از طرف من رویِ فرزندانم را ببوس و به فرزند چهارم بگو این سختی‌ها آسایشی بہ همراه خواهد داشت و دلتنگ بابا نباشد زینب آرام می‎خوابد و من به عکس محمد رویِ دیوار نگاه می‌کنم :)💔 همسر @bandegibaEshgh