🔴 می‌گوید یکی از اشرار بزرگ را با روش‌های پیچیده اطّلاعاتی برای مذاکره به منطقه خاصی دعوت کردیم و پس از ورودش به آنجا او را گرفتیم. او کسی بود که حکمش مثلاً پنجاه بار اعدام بود. در جلسه‌ای خبر دستگیری‌اش را به دادیم منتظر عکس‌العمل مثبت ایشان بودم. امّا فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند! بدون چون و چرا زنگ زدم، امّا با تعجّب پرسیدم «آقا چرا دستور دادید آزادش کنیم؟» گفتند ... 🔻ادامه‌ داستان در کانال زیر شده 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270