برادرشوهرم بااون مادره حساسش پاشنه ی درِ خونه ی یه دختر سی سالرو از جا کنده !😳😐🤦♀
پدرمونو درآورد انقدر اصرار کرد آخر مادرشو راضی کرد😒
منم که بدجنسسس🥶 همش منتظر بودم یه پیر دختر سینی بدست بیاد دلم خنکشه 😏!اما دختر نگو بلا بگو😳😊
لامصب انگار این بشر تا تو حیات نرفته بود !بسکه سرو صورتش سفیدو بی لک بود😳😍
دستاش که انگار دست نوزاد بسکه سفید و نرم و لطیف بود😢
وای از ابروی پهن و مژه هاش نگم که زمین جارو میزد😢
جالب اینجاس کنار برادرشوهرم یذره بچه دیده میشد😊
همینه دیگه پسره خودشو میکشته واسش😏 منم که این وسط فکر خودم🙈باهاش طرح دوستی ریختم گفت اینجا عضوه عالیه ترفندای زیباییش بیاید ببینید😅😜👇
http://eitaa.com/joinchat/2148794399Cbcad438a26