برادرشوهرم بااون مادره حساسش پاشنه ی درِ خونه ی یه دختر چهل سالرو از جا کنده !😳😐🤦‍♀ بالاخره مادرشوهرم رو راضی کرد😒 منم که بدجنسسس🥶 همش منتظر بودم یه پیر دختر بیاد اما دختر نگو بلا بگو😳 بسکه سرو صورتش سفیدو بی لک بود😳 دستاش که انگار دست نوزاد بسکه سفید و نرم و لطیف بود😢 وای از ابروی پهن و مژه هاش نگم که 😢 جالب اینجاس کنار برادرشوهرم یذره بچه دیده میشد😊 همینه دیگه پسره خودشو میکشته واسش😏 منم که این وسط فکر خودم🙈باهاش طرح دوستی ریختم گفت 😅😜 اینجاست عالیه 👇😍 http://eitaa.com/joinchat/2148794399Cbcad438a26