🔴 نفرین جوان مسیحی به نانوا ❗️❗️ تو قصه ی تاریخ تهران نوشته قحطی اومده بود و به هرخانواده یک نان بيشتر نمیدادن نانوا تعریف کرده یه روز نون میپختم یه جوان ارمنی تو صف نون دیدم رفیق بدجنسی داشتم که بهم گفت بیا وقتی نوبتش شد من یواشکی پیرهنش و میکشم تو هم ریگ داغ تنور و بریز تو لباسش یخورده بهش بخندیم.. 💔 وقتی نوبت جوون شد...... https://eitaa.com/joinchat/67371232C75c02aaf21 🎥کلیپش سنجاق شده در لینک بالا👆👆