سه شب از عروسیم گذشته بود که موبایل شوهرم زنگ خورد،مادرشوهرم بود و بهمون گفت سریع خودتونو برسونید
وقتی رسیدیم جاریم رو دیدم که گوشه ی اتاق کز کرده و گریه میکنه ،میگفت شوهرش از خونه بیرونش کرده
شوهرم جاریم رو برگردوند خونشون ولی یه ساعت گذشت نیومد دوساعت گذشت نیومد ،
با خودم میگفتم فاصله خونه شون فقط ۲۰دقیقه است ،تا اینکه مادرشوهرم گفت جاریت گریه اش برای چیز دیگه بود....👇🏻👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9