6️⃣0️⃣3️⃣ قصه شب
💠 قصه شب «دشمنی گرگها و حیوونهای جنگل» قسمت دوم
✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 هدف قصه: کودکان با نقشهها و پیشنهادهای وسوسه انگیز دشمنان آشنا شوند.
🔶 بچهها دیشب توی قسمت اول براتون تعریف کردم که هویجی و نیشو و گردندراز و فندقی، که حیوونای کوچولوی جنگل بودن، چندتا گرگ رو دیدن؛ پیش اونا رفتن و شکلاتهای خوشمزه ازشون گرفتن. بعد هم از گرگها خواستن تا شکلاتهای بیشتری بهشون بدن. حالا بریم و ببینیم آیا گرگها به حیوونای کوچولو شکلات بیشتری دادن یا نه:
🔷 بله بچهها! گرگ خاکستری به زرافه گردندراز و بقیه حیوونای کوچولو گفت: ما به شرطی شکلاتهای بیشتری به شما میدیم که به همه بفهمونید ما چقدر حیوونای خوبی هستیم. اینجوری دوباره میتونیم به این جنگل برگردیم.
♦️ گردندراز: باشه، حتماً این کار رو انجام میدیم. کاش میشد هرچه زودتر وارد جنگل بشین.
💎 گرگ خاکستری: ما قبلاً توی این جنگل مغازه داشتیم و شکلات میفروختیم؛ ولی به دستور شیر بزرگ به ما حمله کردن و ما رو از اونجا بیرون کردن. آخه ما رو دشمن بقیه حیوونا میدونستن.
🔻 گردندراز: الآن که دیگه آقاشیره نیست؛ بهجاش ببر مهربون سلطان جنگله.
❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇
https://btid.org/fa/news/222998
📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی
@T_Child در میان بگذارید
📎
#دانش_آموزی
📎
#قصه_شب
📎
#کودکانه
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزههای علمیه
🌐
btid.org