وعلیکم السلام
من پسری بودم که توی خانواده غیرمذهبی به دنیا اومدم.اوناسیدبودن ولی واقعا لیاقت سیدبودن رونداشتن اسمموگذاشتن حمید.توی خانوادم حجاب ونمازوروزه اصلامعنی نداشت محرم ونامحرمی وجودنداشت.من توی این فضا۱۶سال زندگی کردم.بماندچقدرالان احساس عذاب دارم.تا اینکه مادرسادات کمکم کردازاین لجن زاربیام بیرون...ایام فاطمیه بودمنم اون شب دلم شکست وراموسمت هیئت کج کردم.اون نشستم پای روضه وخودموخالی کردم واون موقع بودکه دوباره متولدشدم.بعدروضه داشتن کتاب سلام برابراهیم میفروختن منم گرفتم بیام بخونم.بعدخوندنش یه جنگی باخودم پیداکردم.یکی میگفت عوض شم یکی میگفت همینطورخوبه.واس گرفتن جوابام بایددنبال یکی میبودم که جوابشونوبدونه.واسه گرفتن جوابام وروضه دوباره رفتم روضه .موقع ورود داشت مداحی تسبیحات حضرت زهرا رو میذاشت ازخداخواستم کمکم کنه وراه درستونشونم بده.اون شب بامحمدحسن رفیقم آشناشدم.پسرمذهبی وسربه زیری بود برعکس من.کمکم کردنمازو روزه رویادبگیرم ومثل یه برادربزرگترپشتم بود.ازاون موقع خانوادم نیش وکنایه میزدن وهرکاری برای اذیت کردن من انجام میدادن ازنظرروحی داغونم کردن ولی خداهمرام بود.چون این دوره اغلب بچه هانیازبه پشتیبانی ودلگرمی از پدرومادرشون دارن...این دورانم گذشت تا۱۸ سالم شد.اون موقع خواستم برم دانشگاه افسری اون موقع که جواب اومدومنم تصمیم روبهشون گفتم اونا گفتن یاما یادانشگاه منم گفتم دانشگاه چون تاهمینجاش غرورموخوردکرده بودن واحساسات روتومن کشته بودن.پس این شدکه طردم کردن وگفتن حق ندارم ببینمشون.منم اومدم بیرون ازاون فسادگاه.اسممو هم عوض کردم گذاشتم محمدمهدی.الانم پاسدارم.فقط خواستم بگم هیچوقت واسه برگشتن سمت خدادیرنیست وخداهمیشه دررحمتش روی بندش بازه.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━