خب سختی زیاد داشت
حرفای مردم . تیکه های خانوادم . مخصوصا مخالفتهای مامانم ... سخت بود اینکه بخوام چادر رو روی سرم نگه دارم
همش لیز میخورد زیر پام گیر میکرد...
یادمه وقتی بار اولین بار چادر رو سر کردم حس خیلییی خوبی داشتم . با قدرت و غرور قدم بر میداشتم. دیگه نگران نبودم از چیزی نمیترسیدم . از متلکهای پسرای چشم چرون نمیترسیدم و...
بیشتر برام حرفای مامانم سخت بود ولی نا امید نشدم و به راهم ادامه دادم . و الان دیگه برام عادی شده همچی .
🌸🍃