🌸ادامه داستان فاطمه خانم🌸
____________________________________
تا اینکه نور کاملا همه جارو فرا گرفت .بعد دیدم دوتا آقا از همون در دارن به سمتم میان و هردو سبز پوشیده بودن وصورتی نورانی داشتند. اومدن روبروم اون آقایی که سمت راستم بودن خودشونو اینطوری معرفی کردن ... امام هشتم هستم اسمم اینه و با مشخصات کامل متوجه شدم ایشون امام رضا (ع) هستن و اون آقایی که سمت چپم بودن دقیقا مثل امام رضا خودشون رو معرفی کردن .... اسمم حسینه امام سوم هستم و... متوجه شدم که امام حسین (ع) هستند و به من گفتند که ما برای نجات تواومدیم این دنیا تا لحظاتی دیگه نابود خواهد شد .ما موظف هستیم از طرف خدا تا تورو نجات بدیم و من هرچقدر سوال میپرسیدم که کجا قراره و بریم و.... فقط همینرو میگفتن و بس .باهم سمت در راه افتادیم و وقتی از در رد شدیم من یه لحظه پشت سرم برگشتم ببینم چه اتفاقی قراره بیوفته ... یه لحظه ستاره ها خاموش شدن ماه و خورشید همینطور که به دور خودشون میچرخیدن یهو محکم بهم برخورد میکنن و صدای واقعا وحشتناکی داشت .... یه لحظه دیدم امام رضا داره منو صدا میزنه. میگه منتظر چی هستی ؟ بیا دیگه؟ ... منم گفتم الان میام و امام رضا خندیدن وگفتند زود بیا واینجا بود از خواب پریدم . بعد خوابی که دیدم اصلا باورم نمیشد که .... همش میگفتم یعنی قراره چه اتفاقی بیوفته؟ یعنی به واقعیت تبدیل میشه یانه؟
بعد این خوابی که دیدم در تابستون ۱۳۹۸ به واقعیت تبدیل شد .
مرداد ماه رفتیم مشهد . ( قبلش خیلیی دوست داشتم محجبه بشم و تغییر بکنم) توی مشهد به امام رضا قول دادم که محجبه بشم و تا میتونم نمازهام رو بخونم .... ماه بعد شهریور .توی ماه محرم که بیشترین تاثیر رو گذاشت ....
روزای اول پیش نیومد بریم مراسم ۸ محرم بود . رفتیم مراسم ... منی که هیچوقت گریه نمیکردم توی مراسمای امام حسین لحظه ورود هیات به صحن مسجد اشکم در اومد. اون روز حال عجیبی داشتم .انگار یچیزیو گم کردم . حالم دگرگون بود خیلی دنبال اون چیزی بودم که گمشده بودو... مراسم شب خیلی قشنگ بود وقت نوحه سرایی قبل ازاینکه چراغ هارو خاموش کنن کنار جوی آب شمع روشن کردن و به هر ستون چراغ نفتی وصل کردن . خیلیییی فضای خوبی بود .خش خش برگهای درخت چنار . صدای جوی آب. اون صدای گریه های آروم آروم.... بعد مراسم یهو خبر آوردن که میخوان شهید گمنام بیارن پیکر بود ولی اسم نشون نداشت .اون شب توبه کردم و برگشتم
🌸صحفه دوم🌸
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━