بسمه تعالی
✍️ رویای صادقه
زلزله.
یکبار در شهرستان چالدران زلزله سختی آمد، که منشاء اصلی آن در کشور ترکیه بود.
ما آن روز خیلی استغفار کردیم.
زلزله نزدیک به ساعت هشت صبح، اِتّفاق افتاد.
و ما ناگهان از خواب پریدیم، و حدود چهل ثانیه زمین به سرعت ما را، چون کودکی در گهواره تکان داد.
بعد از اینکه زمین آرام گرفت.
در حالی که عاجزانه در بستر خود نشسته بودیم، به قدرت خدای متعال پی بردیم.
و فهمیدیم چقدر ضعیف هستیم.
من خوابی دیده بودم که نشان کرونا بود.
و دروغ نمیگویم. از آنجا متوجّه شدم که در خواب مرد میانسالی به دست چند آدم تروریست در روستای قُطور به قتل رسید.
و کسی محکم فریاد زد، تاوان این خون موجب بلای زلزله خواهد شد.
من خانه بزرگی داشتم، که زن آن مرد مهمان من بود.
و من خیلی از مرگ آن فرد ناراحت شدم.
در روستایی که نزدیک شهر خوی بود، زلزله سختی آمد و حدود صد نفر از دنیا رفتند.
من قتل همان مرد را، به دست افراد تروریست که از ترکیه آمده بودند، و در قطور چند نفر را کشته بودند، دیدم.
پس خواب واقعیّت بود. زلزله در کشور ترکیه و قطور اِتِّفاق افتاده بود.
رویای صادقه دو روز قبل از این حوادث بود.
و دو روز بعد در چند شهر آلوده به گناهان بزرگ، زلزلههای سختی آمد.
✍️ راوی. ن. ق
قسمت_دهم
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━