به نام خدای عادل چند جمله ای در مورد جنبش عدالتخواه، بعد از دیدار اخیر تشکلهای دانشجویی با رهبر عزیز،متن هایی نوشته شد که در آن فراتر از انتقاد از متن جنبش عدالتخواه دیده میشد،نقدهایی شد به روند شکل گیری جنبش،ادبیات عدالتخواهی،ادوار جنبش و.... به نظر حقیر جنبش عدالتخواه یکی از اتفاقات مثبت تاریخ جنبش دانشجویی و تاریخ سیاسی ایران بود. در دورانی که آرمان ها کمرنگ بود،نگاه سازمانی تشکلها بر نگاه آرمانیشان غلبه میکرد،عده ای قیام کرده لبیک به مطالبه ولی شان گفتند و پیگیر آرمان عقب افتاده انقلاب،یعنی عدالت شدند. بزرگانی شایسته از این تشکیلات عزیز پشتیبانی کردند،آقا وحید جلیلی،آقا سعید جلیلی عزیز،استاد سید علی آقای موسوی بزرگوار و... جنبش واقعا به دنبال مسائل انقلاب رفت،عده ای ماموریتشان آن مسائل شد،عده ای با نگاهی گسترده تر اندیشکده ایتان را تاسیس کردند که خدمات ارزنده ای به انقلاب کرد و میکند. امتداد فرهنگی و رسانه ای جنبش حقیقتا از برگهای زرین انقلاب بود.در زمانه ای که خیلی از اقشار حزب الهی درگیر سیاسی ها و پست گیری بودند،آقا وحید جلیلی همچون شهید آوینی باب هنر و رسانه را به روی مجاهدین باز کرد و اتفاقات کم نظیر در تاریخ هنر انقلاب رقم زد،جشنواره عمار و طنزیم و...حلقه های میانی حقیقی بودند تا در بسیاری از فضاهای فرهنگی انقلاب را به آرمان هایش نزدیک کرد. اما چیزی که جایش خالی بود سیاست ورزی انقلابی بود،بزرگان جنبش الگوی صحیحی از سیاست ورزی انقلابی رو نکردن،لذا اعضای دغدغه مند سیاسی جنبش هم در این میان دچار گیجی بودند،از طرفی نباید به دامن لابی گری های اصول گرایی می افتادند،از طرفی پایداری آن حزب مردم گرای گفتمانی آنها نبود،شاخه های فرهنگی و صنعتی جنبش هم حرکات سیاسی غلیظی نداشت.اشتری ها هم به درستی میفهمیدند که خیلی از اتفاقات فرهنگی و اقتصادی را نمیشود با سیاست زدایی پیش برد،شارلتان بازی و قدرت طلبی و استانداردهای دوگانه برخی اصولگرایان و نهادهای انقلابی هم حرص آنها را در می آورد،طبیعتا(نه اینکه حق هم همین باشد) این افراد(در فقدان الگوی صحیح سیاست ورزی) روی آوردند به تاختن به این مجموعه ها و افراد. روزی عدالت خواهی هم مسیر ولی بود و هم جذاب،امروز که زمانه،زمانه عدالتخواهی نیست،چه اتفاقی جذاب است؟چه اتفاقی سایر تشکلها را هم وسوسه میکند تا گرم باشند؟ طبیعتا بین ماله کشی و آبرو بردن،دومی جذاب تر است. در فضای سیاسی کشور هم،وقتی جلیلی ها سیاست ورزی نکنند،احمدی نژاد امروز الگوی این جماعت می شود. مشکل جنبش عدالتخواه نامش نیست،که بخواهد آن را از معنویت و عقلانیت دور کند،هر مجموعه ای نامی برای خود می گذارد تا تمرکز فعالیتش معلوم شود، همچنین عدالتخواهی را از بقیه سلب نمیکند،بلکه بقیه را بدان دعوت میکند. مشکل جنبش این است که نسبتش را با طرح ولی گم کرد،ولی هم تلاش میکند این نسبت را تنظیم کند. زمانه زمانه مچ‌گیری نیست،زمانه زمانه عدالتخواهی نیست،زمانه زمانه پیشرفت است،زمانه گفتمان کردن راه پیشرفت است،زمانه نشان دادن نقاط پیشرفت و چگونگی دستیابی بدان در مسیری‌است که آمادیم. ولی سعی دارد افق را بالا بیاورد،در نزاع تمدنی اولا عدالتخواهی باید ناظر به استکبار جهانی باشد،ثانیا خود را عادل کنیم(معنویت)،در این دیدار هم اشاره فرمود. محمدرضا شهبازی در این نبرد قرار گرفته،اولا غرب را میزند،شاید دیروز که کمتر در این نزاع بود وقتش برای زدن اصولگرایان تلف میشد.اکنون باغ اروپا و‌ لکه آمریکایش پررنگ تر از جوالدوزش هست،خدا قوتش دهاد. بر آنهایی که میخواهند کمک‌کنند که این بذر انقلاب ثمره های فاخرتری دهد،فرض است آنها را با طرح امروز ولی آشنا کنند و الگوی صحیح سیاست ورزی انقلابی(که سیاست زدایی نیست) را تصویر کنند. نثار نماد عدل بشریت،امیرالمومنین علیه السلام صلوات🌹 ✍حجه الاسلام شادرو 🦋 به بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e