به‌نام‌او ۱۲ 🏴🏴🏴🏴 پرچم‌ها نماد یک ملتند. همیشه پرچم‌ها رخ نشان ‌می‌دادند بر سر بارو‌ها، بر دستان پهلوانان جنگی، مانند جایی که رستم ایران مقابل تورانیان قد علم می‌کند. مانند وقتی که رئیسعلی پرچم استعمار را از پشت بام‌ها پایین می‌آورد. نماد‌های پرچم هویت یک ملت را نشان می‌دهد. مورد علایقش را، هویتش‌ را، بایدها ونبایدهایش را و از همه مهم‌تر وفاق و هم‌دلی ملتش را. اما در اربعین وقتی با هر رنگ و نژاد زیر پرچم امام حسین علیه‌السلام جمع می‌شویم، یک دریای متصل به اقیانوسیم که می‌خواهد طوفان ایجاد کند، طوفان واژه‌ها، طوفان اراده‌ها، طوفان تمدنی بزرگ به مدد بهترین خلق عالم. با هر رنگی از پرچم یکی می‌شویم، ما می‌‌شویم. همیشه در پیاده روی اربعین دوست داشتم نماد کوچکی از ایران همراهم باشد. همه بدانند از ایران آمده‌ام. هرچند که بی نشان هم می‌فهمیدند ایرانی هستیم، از لباس‌، از حرف‌زدن، حتی از کوله‌هامان. اما با این وجود نمادی پیش خودم می‌گذاشتم. آخرین ساعات پیاده روی اربعین بود. جایی که کم‌کم نور گنبد نورانی ماه بنی هاشم در دیدگان ما طلوع می‌کرد، صحنه‌ای مرا به شدت متأثر کرد. یک نفر با یک پرچم. بدون هیچ کسی، بدون هیچ همراهی داشت علم کشورش را حمل می‌کرد. گریه امانم نداد. همه رنگ ها و نژادها زیر پرچم امام‌ حسین علیه‌السلام. او آمده بود تا به امام نشان دهد که ما هم هستیم، هرچند کم هرچند اندک. می‌خواهیم به اقیانوس تو متصل شویم. اقیانوس محبان حسین. او از ژاپن آمده بود.