هدایت شده از یاسریع الرضا
❌پاسخ کامل(مقدمه پاسخ) در پاسخ به این متن مستهجن که نشانگر قعر رذالت و حماقت و خیال‌بافی نویسنده است، ناگزیر به بیان حقایقی هستیم. لیکن پیش از پاسخ‌گویی باید قَسَم یاد کنم که نویسنده متن فوق، یک بیمار سایکوسیست (روان‌پریش) است که باید هرچه سریعتر تحت درمان قرار بگیرد. - شاهنامه فردوسی، کتابی سراسر حکمت، که حکایت زندگی شاهان و دلاوران ایرانی از دوره پیشدادیان (ماقبل تاریخ) تا عصر اسلامی است، هیچ سخنی از هخامنشی، ، ، ، و... نزده است. این سؤال مطرح است که شاهنامه، از شاهان و پهلوانان -بعضاً- درجه 2 و 3 و بسیاری از جزئیات زندگانی آنان سخن گفته، لیکن چرا نامی از این اسطوره‌ها نبرده است؟! پاسخ جز اینکه حکیم فردوسی اعتقادی به این اراجیف نداشت؟ و ابداً این افراد را جزو مفاخر ایران نمی‌دانست؟[1] تا پیش از عصر قاجار، کورش هیچ جایگاهی بین عوام و خواص جامعه ایرانی نداشت. از عصر قاجار، عده‌ای از یهودیان و فراماسون‌ها نام کورش را بر سر زبان‌های انداختند تا بتوانند روحیه ملیِ ایرانیان که تار و پودش به مذهب آمیخته شده بود را در هم بشکنند. از همین روی، کورش را نماد هویت ایرانی نامیدند و رسانه‌های استعماری پیرامون آن تبلیغ بسیار کردند.[2] امروز هم اگر خوب نگاه کنیم، می‌بینیم که این جماعت نژادپرست کورش‌گرا، ابداً کمترین توان مقاومتی در برابر استعمار ندارند. حتی حاضر نیستند برای شعارهایشان دقایقی زیر نم‌نم باران بایستند.[3] امروزه جهانخواران غرب نیز به شدت در این اندیشه هستند که روحیه مذهبی شیعیِ جهادیِ مردم ایران را به روحیه کورش‌گرایی و باستان‌پرستی و ملی‌گراییِ منهای اسلام تبدیل کنند. آنان به خوبی ‌می‌دانند که ایرانیان تا وقتی که «نهضت حسین» را الگوی خود می‌دانند، به زانو درنمی‌آیند. اما ترویج کورش‌پرستی و نشر توهمات نژادپرستانه (مانند گسترش باور به نژاد پاک آریایی!) بسیار به سود غرب است. همانطور که (Henry A. Kissinger)، وزیر خارجه اسبق آمریکا و نظریه پرداز مطرح روابط بین‌الملل گفته، آنچه امروز سبب نفوذ ایران در منطقه و موجب افزایش قدرت سیاسی و نظامی ایران در جهان شده، اعتقاد به نمادهای اسلام شیعه است.[4] پس طبیعی است که غرب و پیاده نظام او در داخل ایران، برای در هم شکستنِ ابهت نمادهای شیعه و جایگزین کردن نمادهای جعلیِ ملی (نه نمادهای واقعی ملی) اقدام کنند. مردم ایران در طول تاریخ، همواره یک مسیر تکاملی را طی کرده اند. تاریخ حقیقی این سرزمین سرشار از نقاط روشن و تاریک است که باید قدردان خوبی‌ها بود و از عیب‌ها و ضعف‌ها، عبرت گرفت. این روش تاریخ‌پژوهی را می‌توان در شاهنامه مطالعه کرد. فردوسی شجاعانه از خوبی‌ها و بدی‌های تاریخ ایران می‌گوید. اما در نقطه مقابل، جماعتی هستند که امروزه سر در آخور استعمارگران دارند و با جعل و دروغ و نشر اکاذیب سعی در خوش‌رقصی برای استعمارگران دارند. ✅ ادامه..... 🔵🔴🔵 ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin