«خودسازی با آیات قرآن کریم» آيه 26 سوره بقره: إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي‏ اَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَاَمَّا الَّذينَ آمَنُوافَيَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ اَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ماذا اَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفاسِقينَ (26) » پرسشها: 1- دانشها، باورها، دستورالعملها در آيه ی 26 سوره بقره کدامند؟ 2- چه رابطه ای ميان آيه ی 26 سوره بقره با آيه ی 25 سوره بقره می يابيد؟ 3- از دانشها و باورهای مندرج در آيه 26 سوره ی بقره چه بهره ای در خودسازی می توان گرفت؟ پاسخها: پاسخ پرسش 1- الف- دانشها در آيه ی 26 سوره بقره عبارتند از: 1- صفت خداوند مبنی بر اينکه برای مثال زدن برای انسان آنچه لازم است انجام می دهد و خود را مقيّد به ملاحظات انسانی خجالت کشيدن و شرمنده بودن نمی کند. إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي‏ اَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً (بقره/26) توضيح آنکه خداوند متعال برای هدايت انسان آنچه لازم است انجام می دهد. ممکن است انسانی با قامتی بلند و تنومند باشد ولی سيرتی کوچک و رشدنايافته داشته باشد. از زمانی که انسان از مرتبه ی سنگ بودن و جماد بودن خارج می شود و در مسير ايمان و عمل صالح قرار می گيرد، بنا بر مقدار و مرتبه ی ايمان و نوع عمل صالحش اندازه ای از وجود را برای خود می سازد. اندازه های وجودی انسان را تنها خداوند می شناسد و مطابق با آن برای انسان مثالی می آورد. اين مثال کوچک باشد يا بزرگتر، همان مثال انسانی است که خداوند اراده فرموده او را به صراط مستقيم هدايت نمايد. پس منظور از اين که « خداوند از مثال آوردن شرمنده و خجالت زده نيست»، اين است که خداوند ملاحظه ی جثّه بزرگ انسان را نمی کند، در هدايت کردن فرد مثالی مطابق سيرت و اندازه ی وجودی فرد برايش می آورد. 2- خداوند برای انسان به پشه و بالاتر از پشه مثال می زند. اَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها (بقره/26) توضيح آنکه: اندازه ی وجودی انسان به تدريج رشد می کند و تمام مراحل گياهی و حيوانی و مَلَکی را طی می کند تا به مقام انسانی می رسد. 3- انسان های مؤمن می دانند که مثال خداوند برای آنان حقّ است. آن را می پذيرند و مسير صلاح را طیّ می کنند. فَاَمَّا الَّذينَ آمَنُوافَيَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ (بقره/26) توضيح آنکه: در هر مرحله و مرتبه ای که هست اگر مثال و نام خداوند بر خود را بپذيرد و عمل شايسته مطابق با آن را انجام دهد، آن مثال و آن نام را در خود به پايان می رساند و شايسته ی دريافت مثال و نام ديگر می گردد، تا تمام مراحل رشد در يک مرتبه ی ايمانی را به پايان برساند و به مرتبه ی ديگر ايمان به خدا و عمل صالح وارد شود. 4- کافرين از مثال خداوند برای آنان ابراز بی اطّلايی می کنند و می پرسند: خداوند از اين مثال چه منظوری داشته است؟ وَ اَمَّا الَّذينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ماذا اَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثيراً (بقره/26) توضيح آنکه: کسانی که کافر می شوند نيز مراتبی دارند. مرتبه ی کافر در اين آيه ی شريفه کسی است که حق بودن فعل خداوند را انکار می کند. کافر در این قسمت از آيه شريفه کسی است که مقام و مرتبه ی وجودی که در آن است را نمی پذيرد و آن را پنهان می کند. خداوند آن مرتبه ی وجودی را با مثالی که بر او می زند آشکار می کند. ولی او آن آشکاری را حق نمی داند و نمی پذيرد. ولی تا زمانی که آن مرتبه ی وجودی و مثال خداوند بر خود را نپذيرد همچنان در گمراهی خواهد ماند و به رکود و درجا زدن در خود مبتلا خواهد بود. 5- با هر مثال خداوند برای انسان عدّه ی بيشماری گمراه می شوند و عدّه ی بيشماری هدايت می گردند. يُضِلُّ بِهِ كَثيراً وَ يَهْدي بِهِ كَثيراً (بقره/26)