فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منم خدایی دارم در همین نزدیکی‌ها، نشسته در کنارم ، من چای می‌نوشم و او .... نگاهم می‌کند ، لبخند می‌زند و می‌گوید : چه خبر ؟ حالت خوب است ؟ من ... من اندوهگین از غصه های هر روز، میگویم نه ... تو که می‌دانی ، حالم خوب نیست خدایا باران می‌بارد، قطره هایش بلند بلند صدایم می‌کند، و من ... بلند بلند می‌گویم : حالم خوب نیست خداااااا ، با باران هم خوب .... نمیشود اما باران .... باز هم میبارد اما ... من حالم دگرگون می‌شود در دلم می‌گویم : من هم خدایی دارم ، می‌سپارم به خودش روزها میگذرد، اندوه می‌گذرد .... و من یادم میرود خدا ناز مرا کشیده و دلم خیسِ از حضورش شده است غم ... بی معنی شده است اما ... او یادش نرفته ! حقم را می‌گیرد وعده اش را بجا می آورد تاوان می‌گیرد می‌گویم : چه شد ؟! چرا ؟! من بد برایش نخواستم اما ... خدا هم بد نمی‌خواهد خدا، پس می‌گیرد .... وقتی حقش نباشد و تو ... از خودِ خدا بخواهی بی هیچ کینه ای، دعایی، چیزی ! من خدا را دارم و دلم به بودنش قرص است در میان تمام نداشته ها حتی داشته هایم او را می‌بینم و شکر که چنین خدایی دارم شکرت ... 🌴💎🌹💎🌴