چند ثانیه بینمون با سکوت گذشت! برای همه‌ی سوال‌هاش جواب آماده کرده بودم... اما در کمال تعجب به من اشاره کرد و گفت: توی دانشگاه با همین ظاهر می‌خوای بیای!؟ جای فکر کردن نداشت: _صدرصد بلند شد و به یه فرد دیگه تلفن کرد بعد از چند دقیقه یه نفر دیگه، که اون موقع نمی‌دونستم کیه داخل شد. دستشو دراز کرد تا با من دست بده منم ازش عذرخواهی کردم و گفتم که دینم به من همچین اجازه ای رو نمی‌ده. فهمیدم اون آقا معاون لابراتوار بود، یه مسلمون مراکشی که اصرار داره از فرانسویا هم اروپایی‌تر رفتار کنه. وقتی با یکی دست نمی‌دی و اینو می‌گی هم خودت اذیت میشی هم اون ولی نمیتونی برخلاف دینت رفتار کنی!!!🌿 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ ایتا، سروش، بله، گپ، روبیکا، آی گپ، هورسا، تلگرام، اینستاگرام و توییتر با 👈👇👈👇👈👇 🆔 @basaerehoseiniyeh