🔰
نقش آمریکا در رابطه چین و عربستان
✍ حجتالاسلام عباس حیدریپور
🔹در پی دیدار رئیس جمهور چین از عربستان و صدور بیانیه مشترک، برخی تحلیلهای حاد مبنی بر پشتکردن تام و تمام چین به ایران شکل گرفته است.
در این زمینه باید به نکات زیر توجه کنیم:
1⃣ چین قدرت نوظهوری است که حسب پیشبینیها به زودی در بسیاری از عرصههای اقتصادی و تکنولوژیک از امریکا پیشی خواهد گرفت. بر همین اساس امریکا نیز علیرغم برخورداری از روابط گستردۀ تجاری با این کشور، چین را اصلیترین چالش خود تشخیص داده است. این تشخیص در نهادها و مجموعه راهبردی ایالات متحده حتی در سند امنیت ملی امریکا، انعکاس یافته است و بنابراین دولتهای جمهوریخواه یا دموکرات نمیتوانند به این مطلب بیتفاوت باشند.
2⃣ بر همین پایه است که تخلیه غرب آسیا جزیی از برنامه تمرکز امریکا بر چین گزارش شده است. تخلیهای که گرچه بخشی از آن ریشه در شکست تاریخی امریکا در اداره کشورهایی همچون عراق و افغانستان دارد ولی خطر چین هم در این امر و تلاش برای تمرکز بر آن، نیمه دیگر جدی ماجرا است. شاهد مطلب، سوق یافتن برخی کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس به برقراری ارتباطات جدی با رژیم مجعول صهیونیستی به دلیل فقدان احساس امنیت ناشی از فقدان حضور ایالات متحده یا ضعیفتر شدن قدرت آن در غرب آسیاست.
3⃣ پس از روی کارآمدن دموکراتها در دور کنونی، این حزب با دعاوی حقوق بشری همیشگیاش و نیز پشتیبانی بیشتری که در عمل نسبت به رژیم صهیونیستی دارد، هم بهمنظور سوق دادن بیشتر دولتهای عربی-اسلامی به برقراری روابط عادیتر با رژیم مذکور، و هم برای اعمال فشار بر رژیم سعودی از جنبههای حقوق بشری، تعاملی غیرمنعطفتر را با عربستان آغاز نمود. دولت عربستان نیز احساس نمود که ایالات متحده تکیهگاه استوار همیشگی نیست بهویژه اینکه در جریان تحولات کشورهای عربی در سالهای اخیر حس خالی کردن صحنه توسط امریکا، بهوضوح القاء شده بود.
4⃣ نسل جدید حاکمان سعودی مانند نسل قبل از آنجا که پشتوانه داخلی قدرت ندارند بنابراین مجبورند همچنان بر قدرتهای خارجی تکیه کنند. البته ایشان نوعی بندبازی و امتیازگیری را در عالم سیاست روز به ویژه در فضای تضعیف قدرت ایالات متحده آموختهاند. اما نکته مهم این است که آیا ایشان میخواهند پایگاه قدرت خود را به چین تغییر دهند؟ این امری بسیار بعید است و حداکثر، چین برای ایشان فضای امتیازگیری در حاشیه اصل تعاملشان با امریکا را فراهم خواهد ساخت. به عبارت دیگر، اساس و متن ارتباط عربستان و امریکا همچنان محفوظ خواهد ماند ولی در حاشیه، بازیهای جدیدی رقم خواهد خورد.
5⃣ نوع تحلیلها از حادثه مورد بحث، مبتنی بر این پیشفرض است که عربستان و چین در این رابطه فعال مایشاء هستند و حال آنکه یک طرف دیگر این رابطه امریکاست. برپایه خطری که امریکا از چین احساس میکند طبیعی است که این روند تعامل جادهای یکطرفه به سوی ماه عسل مشترک چین و عربستان نخواهد بود، بهویژه اینکه اگر دولت بعدی در امریکا دولتی جمهوریخواه باشد، و البته وضعیت پایگاه اجتماعی تضعیفشده دموکراتها پس از ناکارآمدیهای بایدن به خوبی این امر را محتمل نشان میدهد. در این شرائط اگر با گزینهای مانند ترامپ ورق برگردد، ترامپ به خوبی توانایی القای حامی بودن و همزمان دوشیدن گاو شیرده عربستان را دارد و همین برای بازگشت جدیتر عربستان به دامان تکیهگاه تاریخیاش کافی خواهد بود. طبیعی است که نباید فراموش کنیم عربستان یک کشور معمولی نیست بلکه کشوری با ذخایر انرژی قابل توجه است که امریکا در کشاکش خود با چین به راحتی این کشور را واگذار نخواهد نمود. در این صورت عربستان همواره نمیتواند چین را راضی کند چراکه به اصطلاح دو پادشاه در یک ملک نگنجند.
6⃣ اما اصل این انذار که کشورها بر اساس منافع ملی خویش عمل میکنند نکتهای درست است و البته صحنه سیاست خارجی صحنهای سیال است که گرچه روابط راهبردی بین کشورها در پایداری بیشتر تعاملات کشورها مؤثر است اما خود روابط راهبردی هم ماهیاتی سیال دارد مگر اینکه این روابط به عقبههای فرهنگی و تاریخی جدیتری پیوند بخورد.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جمهوری_اسلامی_حرم_است
🇮🇷کانال بصائر رضوی
@basaerrazavi
سروش
splus.ir/harimeshgh25