داشتم کتاب "طرح کلی اندیشه‌های اسلامی در قرآن" حضرت آقا رو می‌خوندم، رسیدن به بخشی که یاد این روزها افتادم... 🔸 آن کسی که معتقد است ایمان به خدا و ایمان به رسالت تعهدی می‌آورد آن تعهد این است که همگان باید بنده خدا بشوند و من تا آنجا که می‌توانم همه را باید بنده خدا بسازم ایمان به پیغمبر و شهادت به اینکه من مُقرّ به رسالت پیامبرم، این تعهد را می آورد که دنبال پیامبر و در راه او حرکت بکنم. اگر من به این معنا مقرًا و معترفم اگر این تعهد را قبول دارم دیگر معنا ندارد که آن وقتی که مواجه میشوم با يك پدیده كوچك كه بر خلاف مشی پیامبری است بر خلاف راه پیامبر خداست در مقابل آن رگهای گردنم را آن چنان پر کنم مشتهایم را آن چنان گره کنم واقعاً نمايش يك مسلمان اما وقتی با يك پدیده بزرگ تر، ولی پردردسرتر که باز در خلاف مسیر و جهت نبوت و رسالت است روبه رو شدم مسئولیتم را فراموش کنم گفت: أَسَدٌ عَلَىَ وَ فِي الحُروب نُعامَةٌ " با ضعفا ،شیری با آدمهای بد ولی کم ،بد مثل شیر نر میغری اما با بدهای بزرگ با بدهای بد ،آفرین اصلاً حالت ستیزه نداری! أَسَدَّ عَلَيَّ وَ فِي الحُروبِ نُعَامَةٌ! اين يك شعر عربی است که به عنوان مثل سائر" به کار میرود. می گوید به ما که میرسند ،شیرند در جنگها که با دشمنهای گردن کلفت شمشیر به دست مسلح روبرو می،شوند شتر مرغ اند شتر مرغ با کسی جنگ دارد؟ شتر مرغ چنگ و دندان دارد؟ والسلام 🆔 @TabyineTebyan