بر اثر انفجار جراحات زیادی برداشته بود و در بیمارستان بقیة الله بستری شد💔 در لحظات آخر که می‌خواست به فیض شهادت نائل بشه... دیدیم داره با ناله ای ضعیف حرف میزنه... هر چه دقت میکردیم که متوجه بشیم چی میگه، صحبت هاش نامفهوم بود...به اطرافیان گفتم یک قلم و کاغذ بیارید تا بنویسه که چی میخواد بگه...⁉️ قلم و کاغذ رو دادیم بهش 📝 ولی متاسفانه بر اثر شدت جراحات توان نداشت که بتونه قلم رو روی کاغذ فشار بده و بنویسه... مقداری خطوط روی کاغذ کشید ولی باز هم مشخص نبود که چیه....اما تمام توانش رو جمع کرد و روی کاغذ نوشت ، آقا سالمه؟؟😭😭 بهش گفتم آره الحمدلله سالمه...بعد از شنیدن این حرف به فیض شهادت نائل شد... راوی : برادر شهید 📍 📍 🤝🏻 همراه با شهدا باشید. 🕊 @bashohada1