باسیّدالشهداءوشهداتـٰاظُهـور🌹
🍃 💞🌹✨ 🍃🌸5 خرداد سال 59، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد. در بانه هر کاری که از دستش بر می آمد انجام می داد. 🍃🌸در روستاهایی که پاکسازی می شدند، کلاسهای عقیدتی وقرآن بر گزار می کرد. با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ، دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد... 🍃🌸در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانومها  بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت. 🍃🌸آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم". 🍃🌸خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و را صدا می کند و با خودش می برد . 🍃🌸از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتم ایشان ✨ بودند... 🍃🌸تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود .😭 🌟ادامه دارد ... 🤲 ✅ ✨یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها💖 💫با قهرمانان شجاع قلبها تا ظهور💫