کُنْ یعنی «باش»، فِي: یعنی «در»، «تو»، «وسط»، «در دل» الْفِتْنَةِ، یعنی شرایط آشوب، آشفته بازار، پرریسک، غوغایی، یعنی یه فضایی که هر چیزی ممکنه اتفاق بیفته، دزست مثل وقتی وسط یه طوفان یا گردباد قرار می‌گیری. ك:َ یعنی «همچون»، «مانند»، «مثل»، ابْنِ اللَّبُونِ، بچه‌ی شتر ماده، شتر شیرده، بچه تازه‌به‌راه، کم‌سن و سال، که هنوز تجربه نداره، و تازه داره یاد می‌گیره راه بره و راه خودش رو پیدا کنه. لَا ظَهْرفَيُرْکَب:َ یعنی پشتی ندارد کنایه از اینکه پشتش قوی نیست که کسی بخواد روش سوار بشه، یعنی هنوز آماده نیست که دیگران ازش استفاده کنن یا او رو ابزار خودشون کنن. وَ لَا ضَرْعٌ فَيُحْلَبَ: یعنی پستانش هم شیری نداره که کسی بخواد بدوشه، یعنی نه وسیله‌ای برای بهره‌برداری دیگرانه، و نه چیزی برای سوءاستفاده‌شون. پس نسخه اینکه:👇