6.35M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
📌روایت زیبا و جالب توسل شهیدصدرزاده به شهدای گمنام 🔸می‌خواستم بروم سوریه…چند بار اقدام کردم، اما هر بار کاری پیش می‌آمد و نمی‌شد. 🔹یک‌بار ساکم رفت، خودم نرفتم. یک‌بار تا فرودگاه رفتم، اما برگشتم. انگار راه بسته بود... ▪️در محله‌مان چند شهید گمنام دفن بودند.هر بار می‌رفتم سر مزارشان می‌گفتم:«آقاا شهید گمنام، شما خودتان واسطه شوید، کار ما را راه بیندازید» ▫️اما باز هم کارم درست نمی‌شد...تا اینکه یک روز، خیلی جدی رفتم سر مزارشان و گفتم:دیگه نمی‌ذارم اینجا کاسبی کنید! ●می‌ایستم سر مزارتون، هرکس بیاد زیارت، می‌گم اینا رفتن اون‌ور با حوریا مشغولن، دیگه جواب مردم رو نمی‌دن! ○اگه فردا کارم درست نشه و نرفتم سوریه، کاسبیتون رو خراب می‌کنم!! اینجوری بود که شهدا کار ما رو درست کردند و رفتم سوریه‌... 🔻آری... شهدا هنوز زنده‌اند، فقط باید با دلِ صادق صدایشان کرد... https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《