🌼 مینویسم برایت از قلبی که لانه همه بیماری های زمین است💔 مینویسم برایت از چشمانی که قلب بیمارم، باران را از او ربوده است🌧 مینویسم برایت از دستانی که حضور در برابرت را نیاموخته است...😔 و تو با این شرح حال هنوز هم دلبر بی دل باقی نمانده ای💜 آنقدر بزرگی که شرمندگیم ازارت میدهد آنقدر مهربانی که که سر به زیر افکندنم... شرمسارت می‌کند من کج میروم تو شرم می کنی🌱 من خطا می کنم تو حیا می کنی🌱 من عهد میشکنم و تو باز منتظر می مانی🌱 شنیده ام برای خودت نامی را پسندیده ای 🌸 تا هر بار که روی آمدن به سمت آغوشت نداشتم آن را در کف دستانم بگیرم و دستانم را به سویت بالا بیاورم.... 🤲🏻 شنیده ام گفته ای طاقت دیدن شرم مرا نداری❤️ راستی برای چنین دلبری چگونه باید جان داد؟؟ شب، شرم سیاهی تمام عمرم را پشت قشنگ ترین نام تو پنهان میکنم و دل به دل دریا میسپارم🌊 من حتما تطهیر خواهم شد... ☔️ یا اِلهَ العاصین🌻 ای دلبر کسی که جز گناه هیچ ندارد🌹