- خوش آمدی ، بنشین که چایِ تازه دم دارم آه ای خیالِ دلنشین ، بنشین که غم دارم گاهی سراغم را بگیری کاش ، من بی تو ؛ عمریست خوابِ راحت و لبخند کم دارم کوچیدی از من ساده و بی هیچ تردیدی ؛ درد مرا نشنیدی از چشمانِ نم دارم هرچند بعد از تو نمُردم ظاهرا اما این روزها حسی شبیهِ ارگِ بم دارم چیزی نمانده دیگر از سروی که من بودم ؛ رفتی ندیدی قامتی لرزان و خم دارم خوش آمدی امشب به دیدارم خیالِ نغز خوش آمدی ، بنشین که چایِ تازه دم دارم ‌┄┅══𑁍🦋𑁍══┅┄ 🇮🇷خبرگزاری بسیج فرهنگیان و دانش آموزی مهردشت 🆔@basij_shahidfahmedeh_mehrdasht