کوروش کمپانی‌های فکری را دریابید این روزها داستان کلاه‌برداری کوروش کمپانی در صدر خبرهاست. جایی که یک فروشگاه با وعده آیفون ۲۰ میلیونی، ۲۰ هزار نفر را فریب داده و مبلغ هنگفتی را به جیب زده است. اما این تعداد چرا این‌چنین فریب خوردند؟ پاسخ کوتاه آن است که آنان فریب این شرکت را نخوردند؛ آن کسی که مال‌باختگان را در این دام انداخت «سلبریتی‌ها» بودند. سلبریتی‌ در وضعیت امروزی، دارای مرجعیت است. او مانند یک «برند» معروف می‌تواند اعتمادزا باشد. زمانی که بیش از ۳۰ نفر از افراد مشهور یک فروشگاه را تایید کنند اعتماد هر کسی بدان جلب خواهد شد. اما چرا سلبریتی‌ها دارای مرجعیت شدند؟ به زبان ساده می‌توان گفت این خاصیت جامعه نمایشی‌شده است. در جامعه‌ای که نمایش، بازنمود و تصویر از خودِ واقعیت دارای ارزش بیشتر و اصلا دارای اصالت باشد، آنجا بهترین زمین برای رشد «سلبریتی‌ها» است. کالاها نه برای ارزش مصرفی بلکه برای ارزش بصری خود ارزش‌گذاری می‌شوند. این نقطه است که خودِ افراد مالباخته را در وضعیت‌شان دخیل می‌کند. تلفن همراه آیفون کدام قابلیت شگفت‌انگیز را داشته که دیگر برندهای تلفن همراه ندارند؟ آن چیزی که آیفون دارد ارزش بصری و تصویر آن است نه واقعیت خودش. مسئله مهم‌تر از ضرر ۲۰ میلیونی این افراد، آن است که سلبریتیِ مرجع شده، خود را صاحب صلاحیت برای اظهار نظر پیرامون همه مسائل از جمله سیاست، اقتصاد، فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و دیگر زمینه‌های زیستی و‌ تفکری بشر می‌داند و کوروش کمپانی‌هایی در زمینه‌ سیاست و اقتصاد و روان‌شناسی ایجاد می‌کند. این امر ده‌ها پله خطرناک‌تر از زیان اقتصادی در پرونده امروزی است. سلبریتیسم بیماری مخصوص جامعه نمایشی‌شده است. ✍ امین مهاجرانی 🍃🇵🇸🇮🇷🍃