✳ واما چه باید کرد!؟ 1⃣ مالک و اشعث،هردو سرداران بزرگ سپاه علی بودند، اما وقتی مالک به خیمه معاویه رسید،اشعث شمشیرش را زیر گلوی علی گذاشت! سپاهیان، وحشت زده از جنگ با قرآنِ عمروعاص،مات و مبهوت تماشا می کردند و از ترس دینشان(!) می لرزیدند! مقاومت علی و روشنگری هایش بی فایده بود و عربده های اشعث بر موعظه های او غالب شد! مالک برگشت و «بی کسی علی»، جنگ برده را به شکستی تاریخی بدل کرد. آن سوی معرکه،عمروعاص، به دین احمق ها می خندید! راستی اگر در آن سپاه افسرده و حیران،به جای یک مالک، ده مالک اشتر وجود داشت،نمی توانستند مردم را متحد و متفق کرده،مسیر تاریخ را از کوچه ننگین حکمیت،به هلاکت معاویه تغییر دهند!؟ 2⃣در تحمیل حکمیت و در اصل افول ستاره حکومت در سلسله امامت، سه عامل دخیل بود: 🔴 الف:ترفند دشمن در ناامیدی سپاهیان مولا و ایجاد تردید و شکاف در آنها. 🔴 ب:سکوت و خیانت خواص در بزنگاه تاریخی. 🔴 ج:حماقت و وحشت بی مورد مردم. 3⃣تاریخ درست در همان مقطع است. 🔴 مردم با مکر و تدبیر عمروعاص های تحت امر آمریکا ، دین و دنیای خود را از دست رفته می بینند.هرروز حلقه معیشتشان تنگ تر شده و بسیاری به همین خاطر ، تردید جدی دارند که اصلا در جبهه حق ایستاده اند یا نه؟!! 🔴 اشعث های لانه کرده در مراکز مختلف حاکمیت،فرصت را مغتنم شمرده، از هر گوشه شمشیر کشیده اند و فشار می آورند تا از دَم خیمه معاویه برگردیم! 4⃣ حالا تنها و تنها حضور پر تعداد مالک ها. سرنوشت جنگ را تغییر می دهد. حالا باید سرداران سپاه،ائمه جمعه، اعضا مجمع تشخیص، دانشجویان ، مردم عادی و حتی و حتی نمایندگان مجلس به این پرسش مهم پاسخ بدهند که اشعث هستند یا مالک؟! آیا منتظر می مانند مکر عمروعاص های لانه کرده در دولت با حماقت و جُبنِ ابوموسی گونه آنها، انگشتر را از دست مولا به دست معاویه کند و بعد یک عمر دست به ریش بکشند و استغفار کنند!؟یا نه، مالک وار، جانشان را پروانه شمع وجود مولا می کنند!؟ 🔴 مالک بودن به شعار نیست،باید آبرو وسط گذاشت و کار کرد،کار روشنگرانه ،باید ترک عافیت گفت،فریاد زد،طومار نوشت،برای تک تک مطالبات مردم جان کند و عرق ریخت،باید پاشنه در دفاتر نمایندگان در هر شهر و دیاری بخاطر پیگیری های بی پایان ما از جا در بیاید، باید در هر دانشگاهی جلسه و مناظره بر سر حفظ اصول انقلاب و مطالبه حقوق مردم صورت بگیرد،.. بی تعارف حسین شمسیان