✨✨🌟✨✨
🔺قسمت سوم گفتگو با حجت الاسلام عالی
🔸سبک رندگی دینی(۳)🔸
✅آیا این سبک زندگی دینی برای همه افراد جواب میدهد؟ یعنی فرد باید بر چه اساسی زندگی کرده باشد تا وقتی سبک زندگی اسلامی در اختیار او قرار میگیرد بتواند به راحتی آن را اجرایی کند و با مشکلی مواجه نشود؟
◀️نخست باید به اعتقاداتی که بر اصولی استوارند معتقد باشد. در مرحله بعد و برای تکامل این مسیر و برای اینکه بتواند با توجه به این اعتقادات یک سبک زندگی داشته باشد، آن نسخه در اختیارش قرار میگیرد تا بتواند با آن سبک به صورت دینی زندگی کند. فردی که قرار است زندگی دینی داشته باشد، باید به اصول و فروع دین اعتقاد داشته و به آنها پایبند باشد.
آدمی که میخواهد دینی زندگی کند، باید اعتدالگرا باشد و افراط و تفریط در همه عرصهها را کنار بگذارد. ولایتمدار بودن، یعنی اینکه انسان، ولایت حق را تشخیص دهد و بداند تحت سرپرستی چه کسی باید باشد و زندگی و موضعگیریهایش را به عنوان یک معیار با آن تنظیم کند. عملگرایی یکی دیگر از این اصول است. روحیه صوفیمنشی را کسانی داشتند که معتقد بودند در اسلام، اعتقاد صرف کفایت میکند و دیگر عمل اسلامی مهم نیست.
لباس اسلامی از اصول حاکم برای زندگی دینی است. اینکه انسان خودمحور نباشد و دیگران نیز برای او مهم باشند یکی دیگر از اصول است. اعتقاد به آخرت و معاد مربوط به اعمال انسان نمیشود. اینکه فرد اعتقاد داشته باشد، زندگی به این 70 سال ختم نمیشود و ادامه دارد، باعث میشود روش زندگی او عوض شود. فرق آدم دینی و غیردینی در همین اعتقادات است.
آدم دینی معنویتگراست، طالب اخلاق، معنویت و عرفان است اما آدم غیردینی اینطور نیست. مقصود این است که وقتی یک سبک زندگی دینی به معنای مدل عملیاتی برای زندگی در همه عرصهها قرار است تولید شود، باید در وهله اول، اصول دینی بر آن زندگی حاکم باشد. سپس میتوان آن نسخه را به عنوان مدل تکاملی برای بهتر زیستن در اختیار این مسلمان قرار داد.
اما عدهای معتقدند دستورات اسلام در جامع امروزی چندان کاربردی نیستند و آن دستورات برای زمان پیامبر(ص) قابل استفاده بودند و برای زندگی بشر امروز با این وسعت ارتباطات و تکنولوژی دیگر قابل اجرا نیستند!
اینگونه تفکرات در جوامعی وجود دارد که به گمان خودشان به بلوغ نسبی رسیدهاند. این تفکر، ریشه در فرهنگ سکولار دارد. چنین اندیشهای به افراد میآموزد خودشان عقل دارند و به بلوغ فکری رسیدهاند. بنابراین دیگر احتیاجی به مدیریت دین در زندگیشان ندارند. عقل تشخیص میدهد که چه چیزی خوب است یا بد. چه کاری را باید انجام دهند و از انجام چه کاری خودداری کنند.
تصورشان این است که یک ارتباط فردی و قلبی در معبد کفایت میکند. اینکه دین بخواهد به زندگی بیرونی و روابط اجتماعی و کاری ما وارد شده و نقش داشته باشد و حتی دستور دهد که مثلاً روابط در چه حدودی قرار بگیرد و با چه کسی و به چه شکلی باشد ابداً قبول نمیکنند. سکولار، ضد خدا نیست؛ فقط خدا را نه به عنوان یک مدیر که در جایگاه یک خالق و در حدی که نیازهای روحی ما را برطرف کند قبول دارند. اعتقاد آنها بر این است که عقل میداند چه بکند و عقل است که دستور روش زندگی میدهد و باید و نباید میگذارد و نیازی به وجود خدا نیست.🌿
#سبک_زندگی_دینی
🍀پایان قسمت سوم گفتگو🍀
🆔
@ostad_aali110