هدایت شده از خیمه‌گاه ولایت
◀️ اشراف بر توطئه و در سفر به مكه و از اميرالمؤمنين عليه السلام درخواست كردند تا به آنها اجازه دهد به سفر عمره عازم شوند. حضرت با اشراف اطلاعاتی‌ای كه داشت، ميدانست هدف آنان مخالفت با حضرت است؛ لذا به نصيحت آنان پرداخت و آنان را از ايجاد و غائله در ميان مسلمانان بر حذر داشت. با اين وجود، آنان منكر هرگونه كار سياسي بودند. اميرمؤمنان از آنان خواست، بعد از انجام مراسم به مدينه باز گردند. وقتي ابن عباس متوجه شد حضرت ميداند آنان قصد توطئه دارند، از اشراف اطلاعاتی حضرت تعجب كرد و گفت: «ای اميرالمؤمنان اگر اين مسائل كه آنان براي توطئه رفته اند نزد شما معلوم بود، چرا به آنها اجازه دادي؟ چرا آنها را زنداني نكردي و با آهن نبستي تا مسلمانان را از شر آنان حفظ كني؟! حضرت در پاسخ به ابن عباس فرمود: ای پسر عباس! آيا به من پيشنهاد مي‌كني كه آغازگر ستم و بدی باشم پيش از آنكه نيكی كنم و با گمان و تهمت، عقوبت كنم و يا به جرمی پيش از آنكه جامه‌ی عمل بپوشد، كسي را فرو گيرم؟! نه! سوگند به خدا كه هرگز از پيمانی كه خداوند برای حكومت عدل و عدالت از من گرفته است، عدول نميكنم و آغازگر جدايی نخواهم شد. ای پسر عباس! من به آن دو اجازه دادم؛ ميدانم چه كاری از آن دو سر خواهد زد؛ ولي از خداوند بر ضد آنان ياري ميطلبم.» 🔷اين گزارش نشان ميدهد كه حضرت، اطلاع كاملی از نقشه‌ی طلحه و زبير داشته، ولي چون آنان هنوز كار خلافی مرتكب نشده بودند، از دستگيری و ايجاد محدوديت برای آن دو دوری كرده و فقط آنها را نصيحت نمود. ◀️ اشراف بر امكان توطئه خريت "خريت بن راشد" در همراه اميرالمؤمنين عليه السلام بود. خريت به كوفه بازگشت و روزانه به ديدار ايشان می‌آمد. "عبدلله بن قعين" كه با خريت و نزديكانش گفت‌وگو كرده بود، سخنان آنها را به حضرت منتقل و پيشنهاد كرد، هم اكنون آنان را دستگير و زنداني كنيد. حضرت در پاسخ وي فرمود: اگر ما اين كار را درباره تمام كسانى كه به مخالفت متهمشان مى كنيم، انجام دهيم، بايد زندان ها را از آنان پر كنيم. من از آنان نيستم كه به مردم بتازم و آن ها را زندانى كنم و كيفر دهم؛ جز آنگاه كه با ما در عمل اظهار مخالفت كنند. حضرت فرمود: او را واگذار؛ اگر حق را شناخت و برگشت، از او مى پذيريم و اگر نپذيرفت، از او ميخواهم. ابن قعين گويد: علي(ع) محرمانه به من فرمود: به خانه‌ی خرّيت برو و آنچه انجام داده به من گزارش نما؛ زيرا او كمتر روزى بود كه پيش از اين ساعت نزد من نيايد. عبدالله گويد: به خانه او رفتم؛ هيچ‌كسی آنجا نبود. به خانه‌های يارانش رفتم؛ در آنجا نيز كسى نبود. نزد على(ع) آمدم؛ چون مرا ديد، فرمود: «آيا زيركى كردند و ماندند يا ترسيدند و كوچيدند»؟ گفتم: كوچ كردند! فرمود: خدا دورشان كند، چنانچه قوم ثمود را دور و نابود كرد. از اين گزارش استفاده ميشود كه اميرالمؤمنين بر عملكرد خريت و همراهانش اشراف اطلاعاتی داشته‌اند، اما برای جلوگيری از مخالفت آنان، دستگيرشان نكرد؛ به اين دليل که به صرف گمان نمی‌توان افراد را زنداني كرد. البته ممكن است حاكمی در چنين موقعيتی به‌گونه‌ای ديگر تصميم بگيرد. 🔰 ادامه دارد... ⛔️ و هرگونه استفاده (تاکید میکنیم هرگونه استفاده) از این مطلب فقط باذکر منبع و لینک کانال‌های ( ) که در پایین درج شده است می باشد.⛔️ ♻️ تلگرام 🔰 https://t.me/+TTDEwsMDDrWGaJdJ ♻️ ایتا 🔰 https://eitaa.com/joinchat/2868117506C71fc999fff ♻️ سروش 🔰 http://sapp.ir/kheymegahevelayat ♻️ توییتر 🔰 https://twitter.com/kh_Velayat