💢اسکل نظام نه! اسکل اصولگرایان
🔻مشکل از آنجاست که اصولگرایی را با شخصیتهایش -نه شاخصها- ستونهای انقلابی نظام تلقی کردیم.
🔹هرجا تخطی دیدیم با صحبت درگوشی فلان شخص مرتبط با سپاه و بیت و... توجیهش کردیم و سینهخیز ادامه دادیم.
🔸از یک جایی، تخطیها به جایی رسید که عدهای فهمیدند سرکارند! و عدهای همچنان سینهخیز ادامه دادند..
حالا وقتی ستونهای نظام، کسی را سرکار گذاشته باشد، پس او اسکل نظام است!
🔻خطای مشترک هردو طیف "سینهخیز تا ابد" و "دلسرد از نظام" همین است که با شاخصها غریبه است و سیره رهبری را نمیشناسد.
🔹پس اولی مجبور است دائما متمسک به حرفهای یواشکی فلان منبع آگاه بشود تا پایبند به نظامش باشد.
دومی هم هرچه میکند نمیتواند واقعیت را هضم کند و از آنچه به غلط، نظام میپندارد دلسرد میشود.
👌لذاست که پردهبرداری اصولگرایی از نفاق، اتفاق مبارکی است! و میتواند پایان این سرکار بودن باشد.
دیروز نوشتم نزدیکان قالیباف از اقتدای او به ناطقنوری سود میبرند. امروز امیر چیذری (یکی از همان مشاوران قالیباف) رسما از این اقتدا رونمایی کرد.
🔰اما اصولگرایی در مقابل خود، مخالفان تندی دارد که به کمک آنها همچنان ما را سرکار میگذارد! به این صورت که هرکس از آنها نباشد، پایداریچی است و میخواهد همه را از دایره انقلاب خارج کند! گویی جریان سومی وجود ندارد.
🔹جریان سومی که نه تندرو است، نه اسکل اصولگرایان، نه اسکل نظام؛ بلکه خود نظام است! خود سیمرغ است!و قدرت این بدنه مردمی مرید سیدعلی، از هرکسی بیشتر است.
🔻آیا میخواهیم تا ناطق و لاریجانی سینهخیز ادامه دهیم یا برخیزیم؟
✍محمدحسین ابوطالبی