‌ ویکی‌پدیا می‌گوید: «حسرت» نوعی غم است؛ غم از دست دادن چیزی که امکان بازگشت ندارد. حسرت، همان «ای کاش...» گفتن‌های خودمان است. حسرت،آرزوی بازگشت به گذشته و تغییر دادن چیزی در آن است. آرزویی که وقوعش محال است. ما آدم‌ها کوله‌باری از انواع مختلف حسرتیم. حسرت آغوش های نداشته، کارهای نکرده، سلامتیِ از دست‌ داده، زیارت‌های نرفته، عمرِ رفته و... اما من حسرت عمیق و واقعی را لای کلمات زین‌العابدین دیدم در دعای ۴۵ صحیفه؛ آنجا که دارد بارمضان وداع می‌کند. اینها بخشی از تعابیر ایشان است: بدرود! ای گرامی‌ترین اوقاتِ همراه و ای در میانِ روزها و ساعت‌ها، بهترین ماه! بدرود! ای دوستی که چون باشی، پایگاهت والاست و چون نباشی، نبودنت جانگَزاست و ای امیدی‌که جدایی از تو، دردناک است. بدرود! ای همدمی که چون روآوردی شادی افزودی و چون رو گرداندی و رفتی، سخت اندوهگین ساختی. بدرود! ای همسایه‌ای که در کنار تو، دلها نرم و گناهان کاسته می‌شد. بدرود! ای‌که وداع‌ِما با تو از دلتنگی و ترکِ روزه‌ات، از ملالت نبود. بدرود! ای که پیش از آمدن تو، می‌خواهیمت و پیش از رفتنت، برای تو اندوهگین می‌شویم. بدرود! ای که دیروز چه بسیار به تو آزمند بودیم و فردا چه سخت مشتاق تو خواهیم بود. بدرودِ تو و بدرودِ فضیلت تو که آن محروم گشتیم... 🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها) https://eitaa.com/joinchat/300875895Cca33e6af03