موضوع جمهوری اسلامی تبدیل به بخش مهم و پر چالش رقابتهای انتخاباتی آمریکا میان شده است. نحوه مواجهه ترامپ با جمهوری اسلامی ایران و شکست پروژه فشار حداکثری علیه ایران به پاشنه آشیل او در این کارزار انتخاباتی تبدیل شده است.
گزاره خبری: وزارت خزانهداری آمریکا عصر پنجشنبه ۱۷ مهر(۸ اکتبر) در بیانیهای اعلام کرد، ۱۸ بانک ایرانی را تحت تحریم قرار داده است. به دنبال این خبر، مسئول هماهنگکننده سیاستهای تحریمی در دولت اوباما اعلام داشت: «پیام تحریمهای جدید علیه ایران، بیشتر معطوف به رأیدهندگان آمریکایی است نه ایران. «نیویورکتایمز» نیز گزارش داد: «منتقدان میگویند بعید است تحریمهای جدید نیز ایران را به پای میز مذاکره بکشاند».
گزاره تحلیلی: ۱ـ این اقدام قرار است از ترامپ در رقابت انتخاباتی پشتیبانی تبلیغاتی نماید، به گونهای که وانمود کند این تحریمها ایران را فلج کرده و به زودی ایران پای میز مذاکره خواهد آمد؛ چیزی که تا الان هیچ نشانهای از آن دیده نشده است. ۲ـ ترامپ به دنبال این است که نشان دهد، تمامی کانالهای تأمینکننده مالی ایران را مسدود نموده است، حتی اگر این کانالها مربوط به اقلام پزشکی و بشردوستانه برای تأمین غذا و دارو باشند. ۳ـ این اقدام برای بیاعتبارسازی وعده جو بایدن و کاهش قدرت مانور رسانهای وی در کارزار انتخاباتی نیز طراحی شده است؛ چرا که اعلام نموده در صورت پیروزی در انتخابات ۳ نوامبر به برجام باز خواهد گشت. ۴ـ این طرح تحت عنوان قطع کامل شریانهای مالی ایران با هدف خارج کردن ایران از نظام مالی و پولی جهانی توسط دو سناتور به شدت ضد ایرانی جمهوریخواه «تام کاتن و تد کروز» که از قبل توسط بنیاد دفاع از دموکراسیها پیشنهاد شده بود، به ترامپ درخواست شده است.
جمعبندی: این اقدام مذبوحانه قبل از آنکه ارزش راهبردی داشته باشد، بیشتر در سطح رسانهای و تبلیغاتی، آن هم جهت پر کردن صندوق رأی برای ترامپ، دارای اعتبار است. یقیناً جمهوری اسلامی اراده کرده است در مقابل پروژه فشار حداکثری آمریکا و به طور خاص جاهطلبیها و زیادهخواهیهای ترامپ کمر خم نکرده و امتیاز ندهد؛ مضاف بر اینکه به خوبی نیز در این دوران سخت آموخته است چگونه در مقابل این جنگ که بیشرمانه ابعاد آن به حوزه بشردوستانه نیز تعمیم یافته، ایستاده و راههای مقابله با آن را بیابد.