✍️:از منظر کارشناسان اقتصادی و سیاسی و بررسی تجارب تاریخی، وضعیت اقتصاد ایران تنها محصول عوامل و متغیرهای اقتصادی نیست، بلکه عوامل سیاسی داخلی و بازیگران و متغیرهای بیرونی نیز در این زمینه تأثیر جدی داشته و دارند. اما آنچه مسئله امروز جامعه ایرانی است، نحوه رهایی از این وضعیت و حل مشکلات موجود است. در این باره دو روایت کلان و به تعبیری دو نسخه عمده و اصلی برای برونرفت اقتصاد ایران از وضعیت کنونی متصور است؛ رویکرد داخلی و نگاه بیرونی. در خصوص هر یک از این دو نسخه، نکاتی وجود دارد که تأمل مکرر در آن نیز خالی از لطف نیست.
نکات تحلیلی: 1ـ همه کارشناسان بیحب و با بغض، بیطرف و با طرف معتقدند اقتصاد ایران فرصت بینظیری برای حل چالشهای موجود و تاریخی خود دارد. در واقع، با وجود اینکه عوامل تاریخی مانند فشارهای خارجی همچنان بر سر اقتصاد ایران سنگینی میکند، اما اکنون ظرفیتهای بینظیری اعم از سیاسی و اقتصادی در کشور وجود دارد که مبتنی بر آنها میتوان جهش اقتصادی در ایران را محقق ساخت. پس مشکل کجاست؟ مشکل ما در موقعیتشناسی، مسئلهشناسی درست، تطابق مسائل و راهحلهای تجربه شده و نشده و لحاظ ظرفیتهای میدانی موجود برای حل مشکلات است. این یعنی نیروی انسانی و مسئله مدیریتی، مشکل ماست و رویکرد کلانی که با تغییر این مدیریتها در کشور تغییر میکند. 2ـ پس از انقلاب با وجود فشارهای خارجی، در این زمینه مجاهدتها و تلاشهای زیادی شده و انصافاً دستاوردهای فراوانی نیز کسب شده و پارهای ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی در کشور ایجاد شده که مبتنی بر آنها میتوان در مسیر حل مشکلات اقتصادی راهی گشود، اما اینکه چرا اقتصاد ایران علیرغم ظرفیتسازیهای صورت گرفته همچنان درگیر مسائلی همانند موقعیتهای گذشته خود است، باید گفت دلیلش بیتوجهی به تولید و فعالسازی ظرفیتهای درونی در کشور است. اینکه ما همچنان وابسته به واردات و مبادله نابرابر با خارج هستیم، در مدیریت نامطلوب اقتصاد کشور ریشه دارد.
نکته راهبردی: مبتنی بر گفتههای فوق و تجارب آزموده شده، راهحل مشکلات اقتصادی موجود را باید در حوزه سیاسی و مدیریتی جستوجو کرد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «شکی نیست که مشکلات ما ریشه بیرونی دارد، اما علاجشان در داخل است»، یعنی اگر نگاه و رویکرد کلان مدیریتی کشور از عطف توجه به بیرون به درون عزیمت کند، میتوان به اصلاح اقتصاد، سیاست و فرهنگ امیدوار شد